استاد مشاور:
دکتر قدسیه رضوانیان
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
گونههای ادبی همواره در خود ظرفیت تغییر، ترکیب و پیدایی گونههای تازه را دارند. یکی از این گونهها «خاطره-داستان» است.
خاطرهنویسی، در مطالعات متأخر روایتشناسی مورد توجه و بررسی واقع شده است که حاصل رویکرد نوین انسان به خود و جایگاهش در نظام هستی است. خاطره، اموری را گویند که بر شخص گذشته است و آثاری از آن در ذهن مانده است، گذشتههای آدم، وقایع گذشته که شخص آن را دیده یا شنیده است. منظور از خاطره به عنوان یک ژانر یا گونهی ادبی، وقتی می تواند معنا یابد که آن خاطره به صورت مکتوب درآمده باشد و ویژگیهای یک اثر ادبی را در خود جای دهد. داستان یا نوول، اثری است روایی به نثر که مبتنی بر خیال است. ترکیب و تلفیقِ خاطره و داستان سبب آفرینش نوعی خاص از ادبیات گردیده است.
این مطالعه با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دو اثر گلی ترقی«خاطرههای پراکنده و دو دنیا» می پردازد. گلی ترقی از جمله نویسندگانی است که از تلفیق این دو ژانر «خاطره-داستان» بهره برده است. آثار او را نمیتوان جداگانه خاطره یا داستان نامید، بلکه کاملاً ترکیبی از خاطره-داستان است. عناصری مانند: جزئینگری، صمیمت زبان، راوی اول شخص، عینیتگرایی، توصیف دقیق مکان و زمان بیشتر به خاطرهنگاری پهلو میزند و عناصری مانند: تکگویی درونی، سیال ذهن، توصیفهای ادبی، تعلیق و هول و ولا وکشمکش، متن را به داستان مانند می کند. بنابراین ژانر غالب بر روایتهای ترقی، داستان است که تاروپود آن را خاطره تشکیل میدهد؛ یعنی گلیترقی با بهره گرفتن از خاطرههای کودکی و گذشتهاش به قصهگویی پرداخته است.
واژههای کلیدی: روایتشناسی، داستان، خاطره، خاطره-داستان، خاطرههای پراکنده و دودنیا، گلی ترقی.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه و کلیات
1-1. مقدمه. 2
1-2. بیان مسأله. 3
1-3. سوابق مربوط.. 5
1-4. پرسش اصلی تحقیق (پرسش آغازین) 6
1-5. سوالهای تحقیق.. 6
1-6. اهداف تحقیق.. 6
1-7. استفاده کنندگان از نتایج تحقیق.. 6
1-8. نوع تحقیق.. 7
1-9. روش تحقیق.. 7
فصل دوم: مبانی نظری و تعاریف
بخش اول: روایت داستانی.. 9
2-1. روایت، داستان. 9
2-1-1.تعریف روایت.. 9
2-1-1-1. روایت شناسی.. 10
2-1-1-2. ویژگیهای روایت.. 11
2-1-2. تعریف داستان. 11
2-1-2-1. داستانهای مدرن. 12
2-1-2-1-1. ویژگیهای مدرنیسم از لحاظ ادبی.. 12
2-1-2-1-2. مدرنیسم در ایران. 13
2-1-3. عناصر داستان. 13
2-1-3-1. تعریف پیرنگ.. 13
2-1-3-1-1. پیرنگ در داستان مدرن. 14
2-1-3-1-2. کشمکش… 14
2-1-3-1-3. گره افکنی.. 15
2-1-3-1-4. زمان در پیرنگ.. 15
2-1-3-2. شخصیت و شخصیتپردازی.. 15
2-1-3-2-1. شخصیت ایستا 17
2-1-3-2-2. شخصیت پویا 17
2-1-3-3. راوی/ روایت گر. 19
2-1-3-3-1. زمانِ فعل. 20
2-1-3-3-2. منِ قهرمان (اول شخص درگیر) 23
2-1-3-3-2. منِ شاهد (اول شخص ناظر) 23
2-1-3-3-3. تکگویی.. 24
2-1-3-3-4. تکگویی درونی.. 24
2-1-3-3-5. تفاوت حدیث نفس با تکگویی درونی.. 24
2-1-3-3-6. تکگویی درونی مستقیم و غیرمستقیم. 24
2-1-3-3-7. جریان سیال ذهن.. 25
2-1-3-3-8. داستان غنایی.. 25
2-1-3-3-9. زمان و جریان سیال ذهن.. 26
2-1-3-3-10. تداعی.. 26
2-1-3-3-10-1. تداعی القایی یا مقید. 27
2-1-3-3-10-2. تداعی آزاد. 27
2-1-3-3-10-2-1. تداعی معانی.. 27
2-1-3-4. واقعیت داستانی یا روایت واقعیت.. 27
2-1-3-5. گفتوگو. 29
2-1-3-6. لحن.. 30
2-1-3-7-توصیف.. 30
2-1-3-8. صحنه. 31
2-1-3-9. مؤلفهی مکان. 31
2-1-3-10. فضا 31
2-1-3-11. مؤلفهی زمان روایت.. 32
2-1-3-11-1. زمان پریشی.. 33
2-1-3-11-1-1. نظم و ترتیب.. 33
2-1-3-11-1-2. تداوم/ دیرش… 34
2-1-3-11-1-3. بسامد. 34
بخش دوم: روایت خاطرهای.. 35
2-2. زندگینامه. 35
2-2-1. زندگینامه خودنوشت(اتوبیوگرافی) 35
2-2-2. زندگینامه و خاطره 37
2-2-3. زندگینامه داستانی.. 37
2-2-4. تفاوت و شباهت زندگینامه و داستان. 38
2-2-5. خصوصیات زندگینامه داستانی.. 39
2-2-6. تاریخ، داستان، خاطره و زندگینامه. 40
2-2-6-1. فرق تاریخ و خاطره 40
2-2-6-2. تاریخ و داستان. 41
2-2-6-3. حقیقتمانندی در تاریخ و داستان. 41
2-2-6-4. تفاوت تاریخ و داستان. 42
2-2-7. نوستالژی.. 43
2-2-7-1. نوستالژی و خاطره 44
2-2-8. خاطره 44
2-2-8-1. اصطلاح و ریشه واژه خاطره 45
2-2-8-2. تعریف خاطره 45
2-2-8-3. خاطرهنویسی.. 46
2-2-8-4. کارکرد خاطره 47
2-2-8-5. پیشینه خاطره نویسی.. 49
2-2-8-6. ویژگیهای خاطره 51
2-2-8-7. فواید خاطره 53
2-2-8-8. علل رویآوری به خاطرهنویسی.. 54
2-2-8-9. زبان خاطره 54
2-2-8-10. انواع خاطره 54
2-2-8-11. شباهت و تفاوت خاطره و داستان. 55
2-2-8-11-1. عینیت و تخیل. 57
2-2-8-11-2. روایت خلاقه یا مستند. 58
2-2-8-11-3. شخصیت یا شخصیتپردازی؟. 58
2-2-8-11-4. زاویه دید. 59
2-2-8-11-5. گزینش و حذف.. 60
2-2-8-11-6. زمان و مکان. 60
2-2-8-11-7. حوادث.. 61
فصل سوم: نگاهی به زندگی و آثار گلی ترقی
3-1. گلی ترقی.. 63
3-2. آثار 63
3-2-1. درباره خاطرههای پراکنده 63
3-2-2. درباره دو دنیا 64
3-3. ویژگیهای داستانهای ترقی.. 66
3-3-1. زبان. 66
3-3-2. طنز. 66
3-3-3.زمان. 68
فصل چهارم
بررسی گونهی روایی«خاطره-داستان» درآثار گلی ترقی
بخش اول: بررسی کتاب«خاطرههای پراکنده». 70
4-1-1. اتوبوس شمیران (2-22) 70
4-1-1-1. مؤلفه های داستانی در روایت «اتوبوس شمیران» 70
4-1-1-1-1. پیرنگ.. 70
4-1-1-1-2. شخصیتپردازی.. 72
4-1-1-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 76
4-1-1-1-4. توصیف.. 77
4-1-1-1-4-1. حس آمیزی.. 78
4-1-1-1-4-2. تشبیه. 79
4-1-1-1-5. زبان. 80
4-1-1-1-5-1. نام آواها 81
4-1-1-1-5-2. طنز. 81
4-1-1-1-6. زمانِ روایت.. 82
4-1-1-2. مؤلفه های خاطره در روایت «اتوبوس شمیران» 83
4-1-1-2-1. عینیت.. 83
4-1-1-2-2. زمان. 84
4-1-1-2-3. مکان. 85
4-1-1-2-4. شخصیت.. 86
4-1-1-3. تحلیل نهایی این روایت.. 86
4-1-2. دوست کوچک (23-47) 87
4-1-2-1. مولفههای داستانی در روایت «دوست کوچک» 87
4-1-2-1-1. پیرنگ.. 87
4-1-2-1-2. شخصیتپردازی.. 88
4-1-2-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 91
4-1-2-1-4. زمانِ روایت.. 92
4-1-2-1-5. نوستالژی.. 93
4-1-2-2. مولفههای خاطره در روایت «دوست کوچک». 93
4-1-2-2-1. عینیت.. 93
4-1-2-2-2. زمان. 93
4-1-2-2-3. مکان. 94
4-1-2-2-4. شخصیتها 94
4-1-2-3. تحلیل نهایی این روایت.. 95
4-1-3. خانهی مادربزرگ (48-75) 96
4-1-3-1. مولفههای داستانی در روایت «خانهی مادربزرگ» 96
4-1-3-1-1. پیرنگ.. 96
4-1-3-1-2. شخصیتپردازی.. 97
4-1-3-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 100
4-1-3-1-4. توصیف.. 101
4-1-3-1-4-1. حس آمیزی.. 103
4-1-3-1-5. زبان. 104
4-1-3-1-5-1. طنز. 104
4-1-3-1-6. زمانِ روایت.. 105
4-1-3-2. مولفههای خاطره در روایت «خانهی مادربزرگ» 106
4-1-3-2-1. عینیت.. 106
4-1-3-2-2. مکان. 106
4-1-3-1-3. شخصیت.. 107
4-1-3-3. تحلیل نهایی این روایت.. 107
4-1-5. خدمتکار(98-138) 108
4-1-5-1. مولفههای داستانی در روایت «خدمتکار». 108
4-1-5-1-1. پیرنگ.. 108
4-1-5-1-2. شخصیتپردازی.. 109
4-1-5-1-3. گفتوگو. 109
4-1-5-1-4. راوی وشیوهی روایت.. 111
4-1-5-1-5. توصیف.. 112
4-1-5-1-6. زمانِ روایت.. 113
4-1-5-2. مولفههای خاطره در روایت «خدمتکار». 113
4-1-5-2-1. عینیت.. 113
4-1-5-3. تحلیل نهایی این روایت.. 114
4-1-6. مادام گرگه(140-156) 115
4-1-6-1. مولفههای داستانی در روایت «مادام گرگه». 115
4-1-6-1-1. پیرنگ.. 115
4-1-6-1-2. راوی و شیوهی روایت.. 115
4-1-6-1-3. توصیف.. 116
4-1-6-1-4. زبان. 117
4-1-6-1-5. زمانِ روایت.. 118
4-1-6-2. مولفههای خاطره در روایت «مادام گرگه». 118
4-1-6-2-1. عینیت.. 118
4-1-7. خانهای در آسمان (158-179) 119
4-1-8. عادتهای غریب آقای «الف» در غربت (182-231) 120
بخش دوم: بررسی کتاب «دو دنیا». 121
4-2-1. اولین روز (9-27) 121
4-2-1-1. مولفههای داستانی در روایت «اولین روز». 121
4-2-1-1-1. پیرنگ.. 121
4-2-1-1-2. راوی و شیوهی روایت.. 122
4-2-1-1-3. توصیف.. 124
4-2-1-1-4. زمانِ روایت.. 125
4-2-1-2. مولفههای خاطره در روایت «اولین روز». 125
4-2-1-2-1. عینیت.. 125
4-2-1-3. تحلیل نهایی این روایت.. 126
4-2-2. خانمها (29-61) 127
4-2-2-1. مولفههای داستانی در روایت «خانمها». 127
4-2-2-1-1. پیرنگ.. 127
4-2-2-1-2. شخصیتپردازی.. 129
4-2-2-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 132
4-2-2-1-4. توصیف.. 132
4-2-2-1-5. نمادپردازی اسمی.. 133
4-2-2-1-6.زبان. 133
4-2-2-1-6-1. نام آواها 133
4-2-2-1-6-2. طنز. 134
4-2-2-1-7. زمانِ روایت.. 134
4-2-2-2. مولفههای خاطره در روایت«خانمها». 134
4-2-2-2- 1. عینیت.. 134
4-2-2-2-2. زمان. 135
4-2-2-3. تحلیل نهایی این روایت.. 135
4-2-3. آن سوی دیوار(65-92) 136
4-2-3-1. مولفههای داستانی در روایت «آن سوی دیوار» 136
4-2-3-1-1. پیرنگ.. 136
4-2-3-1-2. شخصیتپردازی.. 137
4-2-3-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 138
4-2-3-1-4. توصیف.. 138
4-2-3-1-4-1. تشبیه. 139
4-2-3-1-4-2. تشخیص… 139
4-2-3-1-5. نمادپردازی اسمی.. 140
4-2-3-1-6. زبان. 140
4-2-3-1-6-1. نام آواها 140
4-2-3-1-6-2. طنز. 140
4-2-3-1-7. زمانِ روایت.. 142
4-2-3-2. مولفههای خاطره در روایت «آن سوی دیوار». 142
4-2-3-2-1. عینیت.. 142
4-2-3-3. تحلیل نهایی این روایت.. 142
4-2-4. گلهای شیراز(93-126) 143
4-2-4-1. مولفههای داستانی در روایت «گلهای شیراز» 143
4-2-4-1-1. پیرنگ.. 143
4-2-4-1-2. شخصیتپردازی.. 144
4-2-4-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 146
4-2-4-1-4. توصیف.. 147
4-2-4-1-5. زمانِ روایت.. 148
4-2-4-2. مولفههای خاطره در روایت «گلهای شیراز». 149
4-2-4-2-1. عینیت.. 149
4-2-4-2-2. زمان. 149
4-2-4-2-3. مکان. 150
4-2-4-3. تحلیل نهایی این روایت.. 150
4-2-5. فرشتهها (127-170) 151
4-2-5-1. مولفههای داستانی در روایت «فرشتهها». 151
4-2-5-1-1. پیرنگ.. 151
4-2-5-1-2. شخصیتپردازی.. 152
4-2-5-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 154
4-2-5-1-4. زبان. 155
4-2-5-1-5. طنز. 156
4-2-5-1-6. زمانِ روایت.. 156
4-2-5-2. مولفههای خاطره در روایت «فرشتهها». 157
4-2-5-2-1. عینیت.. 157
4-2-5-2-2. مکان. 158
4-2-5-2-3. شخصیت.. 158
4-2-5-3. تحلیل نهایی این روایت.. 159
4-2-6. پدر (171-202) 160
4-2-6-1. مولفههای داستانی در روایت«پدر». 160
4-2-6-1-1. پیرنگ.. 160
4-2-6-1-2. شخصیتپردازی.. 161
4-2-6-1-3. راوی و شیوهی روایت.. 162
4-2-6-1-4. توصیف.. 162
4-2-6-1-4-1. تشبیه. 163
4-2-6-1-4-2. فضاسازی.. 164
4-2-6-1-5. زمانِ روایت.. 165
4-2-6-2. مولفههای خاطره در روایت «پدر». 165
4-2-6-2-1. عینیت.. 165
4-2-6-2-2. مکان. 166
4-2-6-3. تحلیل نهایی این روایت.. 166
4-2-7. آخرین روز (203-215) 167
فصل پنجم: نتیجهگیری
پیوست.. 172
منابع و مآخذ. 176
مقدمه
«روایتهای جهان بیرون از شمار است… این روایتها به هر زبانی بازگو میشوند: زبان شفاهی یا مکتوب، تصاویر ثابت یا متحرّک، ایماها و اشارهها و غیره. روایت، همه جا حضور دارد: در اسطوره، افسانه، قصّه، مَثَل، رمان کوتاه، حماسه، تاریخ، درام، کمدی، پانتومیم، نقّاشی، سینما، گزارشهای خبری، مکالمه و غیره. روایت از آغاز زندگی همراه و همنشین بشر بوده است و نیست و نبوده است مردمانی که با روایت آشنا نباشند…روایت در یک کلام، همه جا حضور دارد مثل خود زندگی»(آبوت،1391: 92). «روایت نه تنها در داستان، بلکه در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، قصّه، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ، پانتومیم، نقاشی، کتاب مصور، خبر و مکالمه حضور دارد» (آسابرگر، 1380 :32).
هر انسانی از نخستین لحظهی زندگی تا واپسین دقایق آن، به نوعی با روایت سر و کار دارد. از قصههای سادهی کودکانه گرفته تا پیچیدهترین رمانها، فیلمهای سینمایی و حتّی آگهیهای تبلیغاتی نیز به نوعی روایت به شمار میآیند.
یکی از این روایتها، به صورت خاطره بیان میشود. خاطره در زندگی همه ما وجود دارد. بعضیها خاطرات خوش یا تلخ خود را برای دیگران تعریف می کنند و بعضی هم آنها را در دفتر خاطرات خود مکتوب می کنند. در ادبیّات نیز خاطره به صورت مستقل نوع ادبی محسوب نمی شود اما گونهی ادبی با عنوان خاطره و خاطره گفتار امروز به دیگر گونههای ادبی پیوسته است. از این رو جای خالی تحقیق درباره خاطره را مهم دانستیم و به اهمیّت آن و تأثیر آن در داستان و برعکس تأثیر داستاننویسی بر خاطرهگویی را بررسی میکنیم.
اگر بخواهیم بهطور اجمالی به اهمیت خاطره پی ببریم، اندک توجهی کافیست که بدانیم هیچ انسانی خالی از «خاطره» و دور از تأثیرات شگفت و شگرف آن نیست. فردی که هیچ خاطرهای ندارد یا ذهن و حافظهای ندارد، و یا در ظرف زمان و مکان و حوادث ایام نبوده است و در هر دو صورت «هویّت و شخصیّت» ندارد و این ممکن نیست. همچنین همگان به شنیدن و خواندن و داشتن «خاطرات» علاقهمندند و هر کس به نوعی تحت تأثیر خاطرات خود و بستگان خود و یا دیگران قرار دارد. خاطرات هر کس نه تنها بخشی از شخصیت و هستی او را تشکیل میدهد بلکه میتوان گفت که اساساً زندگی و سرگذشت هر فرد، مجموعهی به هم پیوستهای از خاطراتش میباشد.
با اینکه خاطره مانند ذرّات هوا در پیرامون ما و همچنین خون در رگهای فرد و اجتماع، ساری و جاریست، ولی با این همه، متأسفانه هنوز در زبان فارسی و آثار مطبوعه و منتشر شدهی آن، کتاب و نوشتهی مستقلی که بحث و بررسی دربارهی خاطره و خاطرهنویسی را عهدهدار باشد، فراهم نیامده است. بدین ترتیب فقر و کمبود عجیبی دربارهی این شاخهی مهم از معارف تاریخی و ادبی – بهخصوص درمیان مسلمانان- وجود دارد که باید بهشایستگی برطرف گردد.
1-2. بیان مسأله
«گلی ترقی در سال 1318 در تهران در خانوادهای مرفّه زاده شد. تحصیلات متوسطهی خود را در تهران و تحصیلات عالیاش را در رشته فلسفه در آمریکا گذراند. مدتی به عنوان استاد اسطورهشناسی در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران تدریس کرد. اولین مجموعه داستانهایش را با عنوان «من هم چه گوارا هستم» در سال 1348 و رمان کوتاهش، «خواب زمستانی»، را در سال1352 منتشر کرد. بعد از انقلاب، مجموعه داستانهای «خاطرههای پراکنده»(1371) و «جایی دیگر»(1379) را انتشار داد» (میرصادقی،1381: 285).
آثار وی عبارتاند از: «من چه گوارا هستم»(1348)، «خواب زمستانی»(1351)، «خاطرههای پراکنده»(1371)، «جایی دیگر»(1379) و «دو دنیا»(1381). همچنین کتاب «بزرگبانوی هستی» را دربارهی فروغ و اسطوره، نماد و صورتهای ازلی نوشته است. ترقی در 1358 به فرانسه مهاجرت کرد. در آنجا داستانهایی نوشت که یا ریشه در خاطرات غربتناک دورهی کودکی دارند و یا تصویری از دشواریهای زندگی در غربت و سرگردانیهای روحی مهاجران هستند. «خاطرههای پراکنده» و «دو دنیا» از این دسته آثارند. او با آثاری چون خاطرات پراکنده، دو دنیا و جایی دیگر، توانست خود را به عنوان نویسندهای صاحب سبک و زبان معرفی کند. در داستانهاى این نویسنده نشانههایى از گذشته و یادآوری خاطرات همراه با حسرت و اندوه دورهی کودکی به چشم میخورد و در واقع نوستالژیها در آثارش به وضوح دیده میشوند. ترقی به گذشته احساسی دارد که عموماً به دوران کودکی او باز میگردد. ترقی بیشترداستانهایش را به شیوهی خاطرهنویسی، با روش برگشت به گذشته و مرور خاطرهها، در طرحی منسجم و از پیش تعیین شده مینویسد.
دربارهی تعریف داستان اینگونه گفتهاند: «داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص به گونهای که موجد انتظار و صمیمیت باشد» (مستور،1379 :7). «داستان تصویری است عینی از چشمانداز و برداشت نویسنده از زندگی» (میرصادقی،1376: 17).
«بنیادیترین عنصر داستان روایت است. روایت به مفهوم بازگویی پیدرپی واقعه، کاشف توالی، تسلسل و زنجیرهوار بودن گفتاری است که راوی آن را بازگو می کند»(مستور،1379 :7). روایت در اندیشه آدمی کاوش می کند و چگونگی تعاملات و کنش واکنشهای او را شرح میدهد. تفّکرات و بینش هر نویسنده یا شاعر، از خلال روایت یا شعر او، مشخص میشود. به تعبیر ریمونکنان «روایت داستانی زنجیرهای از رخدادهای داستانی است و عمل روایت/روایتگری به دو مقوله اشاره دارد: 1- فرایند ارتباط که در آن فرستنده، روایت را در قالب پیام برای گیرنده میفرستد؛ 2- ماهیت کلامی رسانه که پیام را انتقال میدهد و همین ماهیت کلامی است که روایت داستانی را از روایت در دیگر رسانهها مثل فیلم، رقص یا پانتومیم متمایز میسازد» (ریمونکنان، 1387: 11).
«خاطره، یعنی اتفاقی که در گذشته روی داده و در یاد شخص باقی مانده است»(فرهنگ سخن،ذیل واژه). خاطرات از آن رو که احساسات و عواطف نویسنده را بیان می کند و ممکن است باعث تحریک عواطف خواننده شود در ذیل آثار غنایی جای میگیرند. زبان ادبی و دیگر ویژگیهای ادبی موجود در متن خاطرهنگاشته ها آنها را به سمت یک اثر ادبی سوق میدهد و در شمار آثار ادبی قرار میدهد.
درباره خاطره تعریفهای زیادی ارائه شده است: «شرححال یا شرح قسمتی از زندگی فرد» (فراگنر،1377: 27). «تصویری ماندنی در ذهن که آیینهی واقعیت است، ولی تمامنما نیست و رنگ و خیال عاطفه پذیرفته است»(حسینینژاد، 1388: 18).
اتوبیوگرافی، تذکرهها، یادنامهها، حبسیهها، شکواییهها، منشآت و … که حاوی زندگی و خاطرات نویسندگان آنها میباشند، از دیگر اقسام ادبیات خاطرهنویسی به شمار میآیند. غلامحسین یوسفی اتوبیوگرافی را نوعی از خاطرات میداند و مینویسد: «خاطره عبارت از هر چیزی که از روی قصد و آگاهی نوشته شده و مقصود از آن، معرفی عمل و اندیشهی صاحب اثر بوده است» (یوسفی،1380: 361). «هیچیک از گونههای سرگذشتنویسی، همچون حدیثنفس (زندگینامهی خودنوشت) به درونیترین لایههای وجود انسان نمی پردازد؛ زیرا هیچکس مانند خودزندگینامه نویس به همهی واقعیتهای زندگی او، احساسات درونی، تردیدها، نهان کردههای او آگاهی ندارد؛ از همین روست که تاریخ حدیثنفس را تاریخ خودآگاهی انسان دانسته اند»(رضوانیان،1388: 88).
در ایران، شرح زندگینویسی به ویژه از نوع اتوبیوگرافی به دلایل مختلف چندان مرسوم نبوده است. اما در سالهای اخیر، اقبالی به این گونهی نوشتاری صورت گرفته است که گاه داستانی و گاه گزارشی است. در این عرصه زنان نیز فعالیت چشمگیری را آغاز کردهاند. یکی از این نویسندگان گلی ترقی است.
در این پژوهش، سعی بر آن است که شیوهی روایت گلیترقی در داستانهایش از منظر خاطرهگویی و داستاننویسی مورد بررسی قرار گیرد. بر مبنای این مباحث مطرح شده،