کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل







شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




 
  پایان نامه مطالعه جامعه شناختی چالش های معرفتی – اجتماعی توسعه علم مدرن در ایران معاصر ...

شهریورماه 1393

 

(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

چکیده

چنانچه می دانیم با به وجود آمدن جریانی جدید از مطالعات اجتماعی معرفت، تحت عنوان جامعه شناسی علم، موضوعی درخور توجه، برای تحلیل های جامعه شناسانه فراهم گردید. مطرح شدن علم و چهره جدید آن، علم مدرن، در ابعاد و جنبه های مختلف معرفتی و اجتماعی خود مسیری نوین پیش روی محققان مدرنیته که همواره مباحثی مناقشه برانگیز در ارتباط با جهان مدرن و ویژگی های منحصر بفرد آن به عنوان مهمترین تحول جامعه بشری، مطرح می نمایند، ایجاد نمود به طوری که در مدت زمانی اندک پژوهش های بسیاری در این زمینه انجام گرفت. نظریه پردازان مکاتب مختلف اجتماعی، اعم از جامعه شناسان کلاسیک، کارکردگرایان، انتقادیون، جریان پست مدرن و.. علم مدرن و ویژگی های آن را تحلیل نمودند و تئوری های مختلفی بر این اساس شکل گرفت. دیدگاه های مربوط به توسعه نیز تاریخ پیشرفت علم مدرن و چگونگی آن را مورد مطالعه قرار دادند.

 از آنجا که دغدغه توسعه همه جانبه در ایران و یافتن موانع و چالش های تحقق آن نیز، همواره ذهن پژوهشگران بسیاری را به خود مشغول داشته است، نوشتار پیش رو تحت عنوان “مطالعه جامعه شناختی چالش های معرفتی – اجتماعی فرایند توسعه علم مدرن در ایران معاصر”، مجالی است که در آن، فرایند پیشرفت علم مدرن، به عنوان عاملی زمینه ساز برای توسعه در جامعه ایران، جهت پیوند موضوعات عنوان شده، مد نظر قرار گرفته است.

در راستای شناخت این چالش ها، در جریان توسعه علم مدرن در ایران، نگرشی جامعه شناسانه و در بررسی مختصری از تاریخ علم و جریان توسعه علم مدرن در چهارچوب اجتماعی معرفت شناسی علمی، الگویی در جهت مراتب تحول علم و ارتباط آن با مبانی معرفتی و اجتماعی این دانش نوین بر اساس موارد عنوان شده، ارائه شده است و در نهایت نیز با روشی اسنادی و نگاهی تاریخی به جریانات معرفتی و اجتماعی جامعه ایران در مواجهه با علم جدید و شرایط ایران معاصر، چالش های معرفتی و اجتماعی جامعه ایران و ارتباط آن با عدم توسعه علم مدرن با توجه به مبانی مطرح شده، نتیجه گیری حاصل از این پژوهش است.

 

کلیدواژه: علم مدرن، توسعه علم مدرن، چالش معرفتی اجتماعی

 

فهرست مطالب 

فصل اول کلیات پژوهش…. 1

1.1          مقدمه. 2

1.2          طرح مساله. 4

1.3          ضرورت و اهمیت مساله. 6

1.4       پرسش های پژوهش…. 6

1.5          اهداف پژوهش…. 7

1.6          مروری بر پیشینه پژوهش…. 7

1.6.1            مطالعات مدرنیته در جامعه ایران.. 7

1.6.2            مطالعات تاریخ اجتماعی ایران.. 9

1.6.3          مطالعات جریان علم در ایران.. 11

1.7          روش پژوهش…. 15

فصل دوم رویکردهای نظری.. 16

مبانی اجتماعی – معرفتی علم مدرن و توسعه آن.. 16

2.1          مقدمه. 17

2.2          رویکرد های نظری مبانی معرفتی اجتماعی علم مدرن.. 17

2.2.1            دیدگاه های مطرح شده پیرامون شناخت علم مدرن.. 17

2.2.1.1              خاستگاه معرفتی – اجتماعی علم مدرن.. 18

2.2.1.2              نظریاتی پیرامون روش به کار گرفته شده در علم مدرن.. 22

2.2.1.3              ماهیت و اهداف معرفتی – اجتماعی علم مدرن.. 27

2.2.1.4              خروجی علم مدرن.. 31

2.2.2            رویکردهای نظری مناسبات علم مدرن و جامعه. 31

2.2.2.1              ساختار و  نهاد علم مدرن از نظر کارکردگرایان.. 33

2.2.2.2            رویکرد های جامعه شناختی کلاسیک علم و معرفت… 37

2.2.2.3              رویکرد جامعه شناسی معرفت علمی.. 39

2.2.2.4        رویکرد جامعه شناختی تمام عیار معرفت علمی.. 41

2.2.2.5              رویکرد جامعه شناختی گفتمان علمی.. 45

1.1.1.1              رویکرد جامعه شناختی پست مدرن به مناسبات علم مدرن و جامعه. 46

2.2.2.6              نظریات جدید مناسبات علم و جامعه. 46

2.2.3            جمع بندی.. 47

2.3          مبانی نظری توسعه علم مدرن.. 50

2.3.1            دیدگاه هایی پیرامون چگونگی پیشرفت و توسعه علم مدرن.. 50

2.3.1.1              دیدگاه فیلسوفان علم.. 51

2.3.1.2              دیدگاه روانشناسان علم و معرفت… 52

2.3.1.3              دیدگاه نظریه پردازان اجتماعی کلاسیک… 52

2.3.1.4              نظریات جدید چگونگی توسعه علم مدرن.. 55

2.4       فرضیات پژوهش…. 56

2.4.1          مفروضات معرفتی.. 57

2.4.2            مفروضات اجتماعی.. 57

2.5          مدل پژوهش…. 58

2.5.1            توسعه علم مدرن.. 58

فصل سوم رویکرد تاریخی اجتماعی به علم و تحولات علمی در ایران معاصر. 59

3.1          توصیف کلی فصل.. 60

3.2       نگرش تاریخی به سرنوشت علم در ایران.. 60

3.2.1            علم در ایران از آغاز دوره اسلامی تا قاجار 60

3.2.2            علم در ایران از قاجار تا عصر کنونی.. 62

3.2.2.1              تاسیس دارالفنون.. 63

3.3          رویکردهای نظری دلایل عدم توسعه علم مدرن در ایران.. 65

3.3.1            نظریات توسعه. 65

3.3.1.1              نظریه مدرنیزاسیون(نوسازی) 66

3.3.1.2              نظریه وابستگی.. 67

3.3.2            بررسی چالش های معرفتی اجتماعی توسعه علم مدرن در ایران.. 68

3.3.2.1              چالش ها، مسائل و محدودیت های اجتماعی روبرو شدن با علم مدرن در ایران  68

3.3.2.2              چالش ها، مسائل و محدودیت های معرفتی روبرو شدن با علم مدرن در ایران  77

فصل چهارم. 84

جمع بندی و نتیجه گیری.. 84

4.1          توصیف کلی فصل.. 85

4.2          جمع بندی نظری مبانی معرفتی – اجتماعی علم مدرن.. 85

4.3          جمع بندی نظری چالش های معرفتی – اجتماعی علم مدرن در ایران.. 86

4.4       نتیجه گیری.. 88

5منابع  91

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول  کلیات پژوهش
 

 

 

 

 

 

 

 

 

1.1       مقدمه
    در مطالعه تاریخ زندگانی بشر، همواره تحولاتی به چشم می خورد که سرنوشت اجتماعات انسانی را دستخوش تغییراتی بنیادین نموده است. این تحولات گاه به صورت جریانی پیوسته و با آهنگی منظم و قابل انتظار پیش رفته و بارقه ای از امید را در ذهن دانشمندان، در درک قاعده مندی پدیده های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و.. روشن نموده است و گاه نیز بدون آمادگی قبلی جمعی و در میان بهت و حیرت محققان، تحولی اجتماعی چنان رقم خورده است که گویی مطالعات علمی و تلاش در جهت ساختارمند نمایی واقعیات، بر خلاف انتظار در جهات دیگری تداوم داشته است.

هرچند ظهور مدرنیته به عنوان بزرگترین دستاورد زندگی بشر، با توجه به روال تاریخی و معرفت شناسانه اروپای قرن 15و 16 میلادی اعم از فشارهای فکری ناشی از تسلط کلیسا به عنوان نهادی اجتماعی و سیاسی بر صحنه زندگی اجتماعی و نیز دوران رکود فکری به دلیل قداست امور روحانی و آمادگی همگانی برای رهایی از پیله تاریک انزوای عقلانیت و.. امری گریز ناپذیر به نظر می رسید، لیکن بدبینانه ترین نظریات اجتماعی و خوشبینانه ترین تئوری های شناختی هرگز پیامدهای مدرنیته را در جهان امروز، با چنین فراگیری و تعمق، پیش بینی نمی کردند.

جریان مدرنیسم، آغازگر عصر طلایی شکوفایی در تمامی عرصه های فکری و اجتماعی و صنعتی در غرب بوده و به دنبال چنین حرکتی ابعاد مختلفی از وجوه زندگانی بشر دستخوش تغییر و باز اندیشی شده است. تکنولوژی پا به دروازه های صنعت نهاده و با ایجاد تحولی بنیادین علی رغم تولیدات انبوه و مهم برای رفاه زندگی بشر و ایجاد فرصت های اشتغال و حرکت، نظام سرمایه داری را  با همه عوارض آن شالوده ای مستحکم بخشید. عرصه اقتصادی با وجود نظام های جدید، ارتباطات و اطلاعات، جان تازه ای گرفته و سامان یافت. صنایع نظامی نیز با پیشرفت بسیار، نوع جدیدی از اقتدار جهانی را رقم زد و وحشتی همگانی ایجاد نمود. پزشکی و بهداشت در شاخه های مختلف خود قدم های چشمگیری برداشت و به خدمت بشر همت گماشت. 

اما زیر بنایی ترین تحول در عرصه تفکر در نگاهی عام و به طور اخص در جریان علمی اتفاق افتاد به طوری که با پیدایش چنین جریانی در دنیای غرب طی قرون گذشته و نفوذ و گسترش فراگیر آن در مرزهای جهانی، دریچه ای جدید برای شناخت دنیای پیرامون بروی تمامی کسانی که دغدغه کسب معرفت و علم آموزی داشتند نیز گشوده شد. با این تفاوت که بر خلاف گذشته که تنها بخش اندکی از افراد، در هر جامعه به دنبال فراگیری دانش بودند، تفکر جدید با ارائه روشی نو و موضوعاتی که تمامی ابعاد زندگی بشری را شامل می شد، و در پی آن فناوری و ابداعات عظیمی که رفاه و قدرت طلبی بیشتری را به همراه داشت، توجه عمومی بیشتری را به خود جلب نمود. و به این ترتیب نه تنها زمینه های معرفت شناختی و روش شناختی بلکه جنبه های اجتماعی گسترده تری نیز به علم بخشید، به طوری که با تشکیل نهاد ها و سازمان های گوناگون علمی و نیز مباحث مدیریتی و استراتژیک، سرنوشت جامعه جهانی دستخوش تغییراتی شگرف شد. 

اما باید اذعان نمود که رشد علم به عنوان یکی از مهمترین شاخص های پیشرفت در هر جامعه، دیر زمانیست که دیگر تنها دغدغه پژوهشگران حوزه های فلسفی و اجتماعی نیست، بلکه ذهن سیاست گذاران عرصه توسعه را نیز به خود مشغول داشته است، چرا که علم و بالاخص علم نوین، که با

 

دستاوردهای تکنولوژیکی همراه است، زیربنای معرفتی – اجتماعی توسعه به عنوان جریانی جهان شمول است که امروز تمامی شئون زندگی بشری را تحت شعاع قرار داده و کنشگران سیاسی و اقتصادی را در رقابتی جهانی ناگزیر به دنبال یافتن راه حلی برای استفاده از حدکثر ظرفیت های ممکن جوامع خود برای پیشرفت بیشتر نموده است.

در تکامل پروسه مدرنیته در جهان غرب، مضمونی عمومی و گسترده از فرایند توسعه به عنوان مهمترین دستاورد این جریان را می توان مشاهده و بررسی کرد. مطمئنا یکی از اساسی ترین پیش شرط های پیشرفت هر جامعه به کار گیری درست از منابعی است که به طور طبیعی در اختیار آن گذارده شده و این مهم جز در سایه شناخت درست و آگاهی از سرمایه های درونی میسر نخواهد بود. از آنجا که تمایل به آگاهی و شناخت و به دنبال آن کسب علم و معرفت، سرمایه ایست که نسبت به سایر منابع در دسترس انسان، در وجود تمامی افراد بشر کمابیش یکسان و پر سابقه است، لاجرم جامعه جهانی در پرتو این گرایش همگانی، به امید تجربه پیشرفت و توسعه ای متوازن و نسبتا همگام در ساختارها و زیر ساختارهای خود، با آگاهی از خدمات ارزشمند علم مدرن، از پیوستن به مسیر پر شتاب مدرنیته باز نخواهد ایستاد.

بنابرین پر واضح است که یکی از اساسی ترین موضوعات مورد مطالعه محققان مدرنیسم، خصیصه ای است که علم مدرن را از آگاهی ها و دانش پیشین خود این چنین متمایز نموده و ثمره ای گرانقدر چون توسعه در تمامی جوانب بشری را به بار آورده و پیشرفت جوامعی که چنین دانشی را بنیان اپیستمولوژی خود قرار دادند را شتابی دوچندان بخشیده است.

علم مدرن به منزله یکی از ارکان مدرنیسم در جهان غرب، در شکوفایی توانمندی انسان در بهره گیری از ظرفیت های طبیعی و به دنبال آن امنیت و رفاه در پی کسب اقتدار جهانی، نقشی غیر قابل انکار بر عهده داشته است.

اما صاحب نظران حوزه های علم و معرفت و نیز جامعه شناسان و تاریخ نگاران بر این امر اذعان دارند که جریان توسعه و در سطوح بنیادین آن، پیشرفت علمی، هرگز به سادگی میسر نگردیده است. این تکامل همواره با موانع معرفتی و اجتماعی مختلفی پیش روی خود مواجه بوده و گاه تاب مقابله نداشته و انزوا را برگزیده و در بسیاری از حالات نیز راه حلی درخور برای عبور از بحران یافته و مراحل ترقی را پشت سر نهاده است. شناسایی این چالش ها و راه های مقابله با آن مساله ای است که از دیرباز پیشگامان توسعه و محققان اجتماعی را به مطالعه و بررسی های علمی ناگزیر نموده است. چنانچه می دانیم جامعه شناسی علم نیز به عنوان یکی از حوزه های مطالعات اجتماعی، با مطرح کردن موضوع علم و بالاخص علم مدرن به عنوان پدیده ای اجتماعی، به مطالعات پیرامون این نهاد معرفتی بشر دیدگاهی تازه بخشید. ویژگی نگاه اجتماعی به معرفت،  در نظر به بعد اجتماعی آگاهی و تاثیرات متقابلی است که بین معرفت و نظام اجتماعی برقرار است. مطالعات جامعه شناسانه معرفت و علم، تحلیل چگونگی تاثیرگذاری این علم بر شئون بشری و نیز تاثیرپذیری جامعه انسانی از دانش و آگاهی را قابلیتی دوچندان بخشیده است. اکنون این شاخه از علم اجتماعی با بهره گیری از روش های پژوهش جامعه شناسانه و با موضوعیت علم به عنوان شاخه ای از معرفت، ابزاری است که در ارائه تحلیل های جامع و موثر در شناخت نهاد اجتماعی علم،  خود را عهده دار مسئولیتی خطیر نموده است.

تجربه مدرنیته در جنبه های مختلف آن که منجر به توسعه ای همگون در جوامع گردد، همواره مناقشاتی از جانب نحله های مختلف فکری و اجتماعی را برانگیخته است. علم مدرن نیز به عنوان یکی از پر دستاوردترین مظاهر مدرنیسم، نه تنها در فرایند توسعه خود مسیری هموار و بی دغدغه را پشت سر نگذاشته است بلکه پیوسته با عناصری اجتماعی و معرفتی و موانعی عینی و ذهنی در جوامع مختلف در چالش بوده است.    

آنچه در این مجال تحت عنوان ” مطالعه جامعه شناختی چالش های معرفتی – اجتماعی فرایند توسعه علم مدرن در ایران معاصر ” به آن پرداخته می شود، کوششی است در جهت شناخت این چالش ها در جریان توسعه علم مدرن در ایران با نگرشی جامعه شناسانه، چنانچه اهمیت آن ذکر شد.

با بررسی اجمالی تاریخ تکامل علم و جریان توسعه علم مدرن در چهارچوب اجتماعی معرفت شناسی علمی می توان الگویی در جهت مراتب و سیر تحول علم ارائه نموده و با نگاهی تاریخی به جریانات معرفتی و اجتماعی جامعه ایران در مواجهه با علم جدید، شرایط ایران معاصر و جایگاه آن را در الگوی ذکر شده جانمایی کرد.

از آنجا که هر تحلیل شناخت شناسانه متضمن برگشت به سطحی ابتدایی تر و ادراک بی آلایش موضوع و آگاهی از تعصبات و ارزش هایی است که در معرفت به مساله بی تاثیر نیستند، نگاه تاریخی روش دورخیز برای بهتر پریدن و نیز اطلاع از محیط عمومی زمان پدیده مورد بررسی است(کستلر:1390). چنانچه تجربه اندیشمندان اجتماعی نیز بیانگر نمایان شدن زوایایی از پدیده هاست که تاثیر خود را در گذر زمان و تغییرات ناشی از آن نشان داده اند.        

1.2      طرح مساله
   به طور کلی مساله اصلی مورد نظر این پژوهش، نقطه اتصال سه جهت و جریان مطالعاتی مجزاست که در ایده بنیادین این نوشتار، پیوندی قابل ملاحظه و تعمق یافته اند، به اجمال می توان گفت که در گام اول، مبناهای روشنگرانه معرفتی و ایده های نوین اجتماعی در علم مدرن به عنوان یکی از برجسته ترین جنبه های مدرنیته، که در قالب جریان فراگیر مدرنیسم رشد و شکوفایی یافته است، مساله اساسی مورد بررسی است. در این نگارش، تاکید بر شناسایی ویژگی های متمایز علم مدرن از سایر جریان های معرفتی پیش از خود است که به زعم دانشمندان، دستاوردهای این نوع از منش علمی، زیر بنای توسعه در کشورهای جهان شده است و میزان و نوع ارتباط با این جنبه از مدرنیسم، سبب عقب افتادگی و یا پیشرفت جامعه تعبیر می شود. چه به نظر می رسد با ترسیم الگویی از مبناهای معرفتی و اجتماعی علم مدرن بتوان سیر تکاملی پیشرفت آن به عنوان گام دوم مورد نظر این پژوهش را، در جوامع مختلف بهتر کنکاش نمود. بررسی مبانی معرفتی شامل خاستگاه، روش، موضوع و اهداف علم نوین و در مبانی اجتماعی نیز استمداد از نگاه جامعه شناسانه در درک چگونگی مناسبات علم مدرن و جامعه میزبان و توسعه دهنده آن مد نظر قرار گرفته است. چرا که رویکردهای جامعه شناسی علم و معرفت علمی، چه در دوره کلاسیک نظریه پردازی اجتماعی علم (رویکرد عقلانی) و چه در دوره جدیدتر که همگی در نقد تئوری اولیه، ساختاربندی شده اند (رویکرد نسبی گرایی)، هریک به نوعی مناسبات علم و جامعه را بررسی کرده و رابطه جامعه و معرفت علمی را چه در مرحله شکل گیری علم و چه در زمان بسط و ترویج و دوران زوال آن و نیز چگونگی این روابط از سوی کنشگران علمی و اجتماع درونی ایشان و نیز گرایشات اجتماعی و تاثیراتشان بر این اندیشمندان، مورد بررسی قرار می دهند. هدف از ارائه چنین نظریاتی به نوعی یافتن چهارچوبی مناسب برای اقامه برهان رابطه بنیان های های معرفتی – اجتماعی علم مدرن و توسعه آن است. در گام دوم اما، نه تنها شناسایی مبناهای شناختی و نیز لوازم ساختاری در چگونگی دستیابی به فرایند توسعه علم نوین و پیشرفت آن در جهت رسیدن به توسعه همه جانبه در جوامع مد نظر قرار گرفته است بلکه نکته چالش برانگیز در ذهن محققان، در تاملات تاریخی تجربه علم مدرن برای تبیین چگونگی روند این فرایند در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه است. مساله اصلی مورد نظر این پژوهش نیز وضعیت معرفتی و اجتماعی علم نوین و فرایند توسعه آن در دوران جدید تاریخ جامعه ایران است. مفهوم علم و دانش در دوره های مختلف در ایران روندی تاریخی را گذرانده و دچار تحولات بسیاری گردیده است که این تحولات محصول جریان های مختلف فکری و شرایط سیاسی و اجتماعی زمان بوده است و چالش های مهمی را برای توسعه و رشد علم به وجود آورده است. چرا که علم به تعبیر جامعه شناسی معرفتی از نوع محصول معرفتی اجتماعی است(موسوی:1382). بنابرین در گام سوم به فراخور نیاز، بازیابی چالش های اجتماعی – معرفتی جریان توسعه علم مدرن در جامعه ایران هنگام مواجهه با این دانش جدید مد نظر قرار دارد.

چنانچه ذکر شد بررسی خصیصه های علم مدرن و جنبه هایی از آن، که زمینه ساز چالش های گوناگون معرفتی و اجتماعی در جامعه میزبان خود است در پیشبرد اهداف این پژوهش نقشی عمده دارد، چرا که در نهایت با پی بردن به این ویژگی ها و استفاده از آن چهارچوب نظری معرفت شناسی علمی که علم و توسعه آنرا امری تاثیر پذیر از مسائل معرفتی و اجتماعی هر بافت اجتماعی بداند، وجوه اجتماعی و معرفتی از تاریخ جامعه ایران در دوران معاصر که مناقشاتی برای توسعه علم مدرن در این کشور به وجود آورده است شناسایی خواهد شد.

1.3     ضرورت و اهمیت مساله
     دلایل بی شماری را می توان برای دغدغه اندیشمندان معاصر این مرز و بوم نسبت به تحلیل شرایط و بررسی عوامل عدم پیشرفت ایران در زمینه های مختلف برشمرد. از آنجا که توسعه گسترده و همه جانبه، یعنی توان استفاده از سرمایه های مختلف ملی و ظرفیت های داخلی از مهمترین آمال و آرزوهای تمامی علاقه مندان به پیشرفت جامعه ایران است، شناخت موانع و چالشهای توسعه در ایران، مانند وظیفه ای سنگین، بدون اعتبار نوشتاری اما پایدار، بر دوش اهل فکر در جامعه سنگینی می کند. و هر یک در پی یافتن پاسخ این پرسش بنیادین، به فراخور تخصص خویش بی تابانه جهد می کنند.

اما بی گمان یکی از اصلی ترین دلایل چنین دغدغه ای را باید نیم نگاهی دانست که آنان به سرنوشت و آینده ایران و مهیا کردن زمینه ها برای رشد، در همه جوانب آن دارند که این امر جز با نگرشی تاریخی در جریان های اجتماعی و معرفتی گذشته که بستر شرایط امروز اجتماعی ایران هستند، میسر نخواهد بود.

کشور ایران با در نظر گرفتن جنبه های استراتژیک منطقه ای – جغرافیایی – سیاسی و .. آن، در طول تاریخ هدفی چشمگیر برای فرهنگ ها و اندیشه ها ، کشور گشایی ها و منفعت طلبی های مادی و یا  قدرت طلبی های مختلف بوده است. از این رو هر امر اجتماعی در آن سابقه ورود و تحول رشد یا عدم رشد و مناقشات و مخاطرات مختلفی را داراست. اما نگاهی جامعه شناختی به بررسی چالش های پیش روی فرایند توسعه علم مدرن به عنوان یکی از اساسی ترین جوانب جریان مدرنیسم، از آن جهت حائز اهمیت است که جامعه شناسی معرفت علمی، به عنوان بینشی نوین، علاوه بر بهره گیری از پشتوانه نظری کلیه مطالعات انسان شناسی ما قبل خود، در به کارگیری ابزار نگرش تاریخی دستی توانمند داشته و تبیین مناسب از موضوع مورد بررسی از جریانات اجتماعی و معرفتی توسعه علم مدرن در ایران، جز از این طریق، با ضعفی ساختاری روبرو خواهد بود.    

1.4      پرسش های پژوهش
1.4.1      فرایند توسعه علم مدرن در ایران معاصر، با چه جریان های عمده اجتماعی – معرفتی مواجه بوده است؟
1.4.2      فرایند توسعه علم مدرن در ایران معاصر چگونه در الگوی تاریخی حاصل از جامعه شناسی معرفت علمی جانمایی می شود؟
1.4.3      طریقه برخورد و شیوه مقاومت نگرش های سنتی رایج در ایران در قبال علم مدرن چگونه بوده است؟
1.4.4      فرایند توسعه علم مدرن در ایران با چه موانع و محدودیت های معرفتی و روش شناختی مواجه بوده و این موانع را چگونه می توان مورد بررسی قرار داد؟
 

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 07:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پایان نامه ارشد رشته حقوق : تملك اراضی توسط سازمان‌های دولتی و تعارض آن با حقوق مالكانه ...

هدف از انتخاب موضوع تملك اراضی توسط سازمان‌های دولتی و تعارض آن با حقوق مالكانه‌ی اشخاص، بررسی تقدم مصالح عمومی جامعه و مجوزات تملك عمومی بر منافع خصوصی جامعه، بررسی توجیهات و مجوزات و مبادی فقهی مرتبط با تحلیل و مقدمات مالكیت برای سازمان‌های عمومی و دولت، بررسی روش‌های پرداخت حقوق مالكین املاك واقع در طرح‌های عمومی و … می‌باشد.
روش تدوین این پایان نامه، ابتدا با استفاده از منابع موجود در كتابخانه، مطالب جمع‌آوری و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. لذا روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می‌باشد.
در این پایان‌نامه به بررسی تملك املاك توسط سازمان‌های دولتی و تشریفات قانونی و نحوه تملك و دعاوی ناشی از آن و …. پرداخته شده است و خواهیم دید كه گاهی اوقات، مالكیت خصوصی اشخاص تحت‌الشعاع حاكمیت دولت قرار می‌گیرد.
كلید واژه‌ها: تملك، اراضی، اجرای طرح، دستگاه‌های اجرایی، مالكیت خصوصی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: كلیات
مبحث اول: تعاریف و مفاهیم 6
گفتار اول: مفهوم تملك 6
گفتار دوم: مفهوم مالكیت 6
بند اول: مالكیت خصوصی 8
بند دوم: مبنای مالكیت خصوصی 9
گفتار سوم: مفهوم دولت وسازمان های دولتی 11
بند اول: مفهوم دولت 11
بند دوم: مفهوم سازمان های دولتی 13
مبحث دوم: مفهوم برنامه‌های عمومی و عمرانی و نظامی 14
گفتار اول: مفهوم برنامه‌های عمومی 14
گفتار دوم: مفهوم برنامه‌های عمرانی 15
گفتار سوم: مفهوم برنامه‌های نظامی 15
مبحث سوم: حقوق عینی، اوصاف و اقسام آن 16
گفتار اول: تعریف حقوق عینی 16
گفتار دوم: اوصاف حقوق عینی 16
گفتار سوم: اقسام حقوق عینی 17
بند اول: حق مالکیت 17
بند دوم: حق انتفاع 20
بند سوم: حق ارتفاق 21
بند چهارم: حق زارعانه 22
بند پنجم: حق كسب و پیشه و سرقفلی 23
فصل دوم: تملك اراضی و املاك خصوصی توسط سازمان‌های دولتی
مبحث اول: تشریفات قانونی و نحوه تملك املاك توسط دولت 28
گفتار اول: تشریفات قانونی تملك اراضی 28
بند اول: وجود طرح و نیاز دستگاه اجرایی 28
بند دوم: تأمین اعتبار 30
بند سوم: گواهی عدم امكان تأمین زمین ملی یا دولتی 31
بند چهارم: استعلام ثبتی 33
بند پنجم: اعلام به مالك 36
گفتار دوم: نحوه تملك املاك خصوصی از سوی دولت 37
بند اول: تملك با توافق صاحب حق در قیمت 37
بند دوم: تملك بدون توافق صاحب حق در قیمت 39
مبحث دوم: روش‌های پرداخت حقوق مالكین 41
گفتار اول: پرداخت نقدی 42
گفتار دوم: اعطای معوض 45
گفتار سوم: اعطای تراكم 46
گفتار چهارم: تغییر كاربری 47
مبحث سوم: استثنائات وارده بر رعایت تشریفات قانونی تملك 48
گفتار اول: فوریت اجرای طرح 49
گفتار دوم: عدم تسریع که موجب ضرر و زیان گردد. 50
گفتار سوم: حضور مالك و اشخاص خاص 50
گفتار چهارم: پرداخت یا تودیع عادله در مدت سه ماه 51
مبحث چهارم: دعاوی ناشی از تملك اراضی 51
گفتار اول: اقدامات حقوقی 52
بند اول: دعوای تصرف عدوانی 53
بند دوم: دعوای ممانعت از حق 54
بند سوم: دعوای مزاحمت از حق 54
بند چهارم: خلع ید 55
بند پنجم: مطالبه

 

قیمت یا معوض اراضی در طرح 57
گفتار دوم: اقدامات كیفری 58
بند اول: شكایت تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق 59
بند دوم: شكایت تخریب 59
بند سوم: شكایت سوء‌استفاده مأمورین و كوتاهی در انجام وظیفه قانونی 60
گفتار سوم: طرح دعوی از طریق دیوان عدالت اداری 61
فصل سوم: مبانی فقهی مورد بحث تعارض تملك اراضی
مبحث اول: تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی 64
گفتار اول: قاعده تسلیط 64
گفتار دوم: قاعده ضمان ید 68
مبحث دوم: تقدم حقوق عمومی بر حقوق خصوصی 70
گفتار اول: قاعده ولایت بر ممتنع 70
گفتار دوم: قاعده لاضرر 72
نتیجه‌گیری و پیشنهادات 75
منابع 77
مقدمه
انسانها اساساً نسبت به اموال خود، علاقه درونی دارند و همواره بین مال و مالك، یك وابستگی و رابطه‌ای وجود دارد كه این رابطه، به مالك مال این توانایی را می‌دهد كه بتواند هر گونه دخل و تصرفی را در مال خود بنماید. بنابراین عواملی كه باعث تحدید این تصرفات شود، از سوی مالك قابل پذیرش نبوده و با حقوق مالکانه در تعارض است.
رابطه بین انسان‌ها و اموالشان، مطابق قوانین ایران و همچنین احکام شرع مقدس اسلام به عنوان مالكیت خصوصی پذیرفته شده است.
ماده 30 ق.م بیان می‌دارد: «هر مالكی نسبت به مایملك خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی كه قانون استثناء كرده باشد».
این ماده بیانگر پذیرش مالکیت افراد نسبت به اموالشان از سوی قانونگذار بوده كه از آن به عنوان اصل تسلیط تعبیر می شود، هر چند این اصل با استثنائاتی نیز محدود شده است.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  انواع جایگزین های کیفر حبس//پایان نامه جایگزینهای کیفر حبس ...

2-5-1- گفتار  اول :جایگزین های سنتی کیفر حبس[1]
جایگزین­های سنتی عبارتند از: آزادی مشروط ، تعلیق اجرای مجازات، جزای نقدی و مجازات­های محرومیت از حقوق اجتماعی.

2-5-1-1- آزادی مشروط[2]
آزادی مشروط یک ابزار و ارفاقی است که قبل از اتمام مدت مقرر مجازات حبس توسط دادگاه صادر کننده حکم به محکوم علیه اعطاء می شود که نمایانگر توجه خاص قانون گذار به هدف اصلاح ودرمان و باز سازگاری اجتماعی محکوم است. به عبارت دیگر، آزادی مشروط جزء برنامه­های اصلاحی، تربیتی و اجتماعی است که تسهیل کننده بازسازگاری اجتماعی فرد در اجتماع می باشد.

آزادی مشروط را می توان  به عنوان برنامه های جایگزین مجازات حبس – در مفهوم موسع –تلقی کرد ؛ البته در صورتی که همراه با نظارت باشد در غیر این صورت با دادن وصف جایگزین به آن تا حدودی با اشکال مواجه خواهیم شد. زیرا، وقتی جزء شیوه ها و برنامه های جایگزین مجازات حبس به حساب می آید که باید دارای وصف کیفری باشد.

در قانون مجازات اسلامی جدید 1392 فصل هشتم از مواد 57 الی 62 به نظام آزادی مشروط اشاره داشته است که شرایط و نحوه اعطای آزادی مشروط را بیان می‌دارد.

2-5-1-2- تعلیق اجرای مجازات[3]
علی الاصول به دنبال حکم محکومیت قطعی و تعیین

 

مجازات نوبت به اجرای حکم محکومیت قطعی
می­رسد اما اجرای حکم بنا به علل و شرایطی مقرر شده در قانون ممکن است به تاخیر افتد. تعلیق اجرای مجازات از آورده های مکتب تحققی (اثباتی) می باشد که محکوم علیه به موجب آن از اجرای کیفر به ویژه کیفر حبس و شرایط نامناسب آن و ایرادات وارده بر آن نجات یابد.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پایان نامه درمورد تحریم/:تبعیت از اشکال معاهده ...

قواعد معاهده ای یا توافقی یا خاص

معاهدات قراردادی یا خاص اعم از دو جانبه یا چند جانبه در واقع به اعمال حقوقی مشخص و محدودی عینیت می بخشند و هدف از انعقاد آنها، نیل به منافع خاص کشورهای متعاهد است. از جمله این گونه معاهدات می توان از موافقت نامه های تجاری و فرهنگی نام برد.»[1] بر خلاف قواعد عام یا حقوق بشری در عرصه حقوق بین الملل که حتی در صورت عدم قبول و امضاء معاهده الزاماتی را برای کشورها به ارمغان می آورد و خواه نا خواه ملزم به تبعیت از قواعد آن می باشند، قواعد خاص یا معاهده ای تنها برای کشورهایی الزام آور است که تن به انعقاد معاهده داده اند. برای مثال در عرصه حقوق رعایت اصل برائت و یادگر اصول شکلی و ماهوی حقوق جای تردید در تبعیت از آن باقی نمی گذارد. اما در حقوق معاهده ای می توان مثلا از قراردادهای مربوط به توسعه حقوق بشر نام برد. بسیاری از قواعد ممکن است ابتدا شکل خاص یا معاهده ای داشته باشد و بعدها جنبه عام و جهانشمول و حقوق بشر پیدا کند.[2]

3-3-تبعیت از اشکال معاهده

معاهدات از حیث ماهیت به دو دسته تقسیم می شوند. دسته اول معاهدات حقوق بشری، عام یا آمره در حقوق بین الملل می باشند که نیازمند تبعیت بی چون چرای تابعان حقوق بین الملل اند زیرا نظم جامعه جهانی به وجود این معاهدات وابسته است. قواعد و معاهدات را نیز در حقوق بین الملل می توان در این دسته قرار داد. زیرا نظم بخشی به جامعه بین الملل در قالب قواعد شکلی دادرسی و قواعد ماهوی آن که یک عمل یا یک رفتار را در قالب حقوق می آورند تبیینکرده و برای آن ضمانت اجرا برای آن تعیین می کنند نیازمند حمایت و توسعه از قواعد آمرانه یا حقوق بشری است. آموزه‌های نظام بین‌المللی حقوق بشر، نه‌تنها ناظر و درعین‌حال اصالت‌دهنده به مذهب، نژاد، عقیده و باور خاصی نیست، بلکه با طرح اندیشه کثرت‌گرایی، حاوی همزیستی عقاید مختلف است و این موضوع، که خود ویژگی اصلی حقوق مشترک بشر را تشکیل می‌دهد، باید سرلوحه کار مقنن قرار گیرد؛ چراکه مهم‌ترین حربه یک حکومت برای محدود‌سازی حقوق و آزادی‌های مردم، همین قانون است.[3]

حق حیات، منع شکنجه، ظلم و رفتار‌های تحقیر‌کننده و غیرانسانی، منع بردگی، بندگی و کار اجباری، حق افراد بازداشت‌شده در بهره‌مندی از رفتار انسانی، آزادی جنبش، آزادی انجمن، حق بر آزادی و امنیت، حق برخورداری از دادرسی منصفانه، حق بر حریم خصوصی، عطف‌بماسبق‌نشدن قوانین جزایی، آزادی اجتماعات، آزادی اندیشه و وجدان و مذهب، آزادی عقیده و بیان، حق بر برابری و منع تبعیض،

 

از‌جمله حقوق مدنی و سیاسی یا همان حقوق نسل اول حقوق بشر می‌باشند. نسل دوم یعنی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با مصادیقی نظیر حق بر داشتن کار، داشتن محیط مناسب و مساعد برای کار، حق تشکیل و پیوستن به اتحادیه‌های کارگری، حق بر امنیت اجتماعی، حمایت از خانواده، داشتن استانداردهای مناسب زندگی از‌جمله غذا، لباس و مسکن، حق بر سلامت، حق بر آموزش و… اهمیتی بیش‌از‌پیش یافته است. حق مردم بر خودمختاری، توسعه، استفاده آزاد از ثروت و منابع طبیعی، صلح، محیط زیست سالم و دیگر حقوق جمعی مانند حقوق ملی و قومی، حقوق اقلیت‌های مذهبی و زبانی، حقوق مردمان بومی از‌جمله حقوق جمعی نسل سوم است. به‌گونه‌ای که شرح دادیم 

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پایان نامه درباره مواد مخدر/:علل مصرف مواد مخدّر ...

انگیزه های درمانی

یکی از علل مصرف مواد مخدّر جنبه های درمانی آن است. حقیقت آن است که در بسیاری از موارد پرداختن و گرایش به مواد مخدّر، در آغاز، جنبه مداوا داشته و سپس در بستر زمان به اعتیاد بدل گردیده است. شیوع مواد مخدّر در روستاها نوعاً با انگیزه درمانی صورت می پذیرد. در این بخش استفاده از مواد مخدّر برای رسیدن به تعادل جسمی است.در برخی از روستاها برای تسکین درد کمر، درد دندان، درد گوش و مانند آن از تریاک استفاد می کنند. مهمترین محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گیرنده هایی وجود دارد که این مواد بر آنها اثر می کنند. در شرایط معمولی وقتی بشر از انجام دادن کاری لذت ببرد و به عبارتی دیگر پاداش بگیرد، از مناطق پایینی مغز او موادی به اسم دوپامین و نوراپی نفرین ترشح می شود و بر روی قشر و سایر مراکز حیاتی آن اثر می کند و احساس لذت و پاداش به او دست می دهد و سعی در تکرار آن عمل دارد. یکی از آثار مهم موادمخدر فعال کردن همین سیستم است.بنابراین کسانی که یک بار با این مواد آشنا می شوند چون سیستم پاداش در مغز آنها تقویت شده، تمایلی شدید به تکرار مصرف آنها پیدا می کنند. بعضی از ‏این باورهای غلط در مورد مصرف مواد مخدرعبارتند از:

‏1ـ استفاده غلط از مواد مخدر در درمان بیماری قند یا فشار خون:‏
برای درمان فشار خون یا

 

کاهش قند خون داروهای بسیار مفیدی در دسترس می باشد و ‏مواد مخدر نه تنها هیچ اثر درمانی بر روی قند خون و فشار خون ندارد بلکه باعث از بین ‏رفتن علایم بیماری می شود و با پیشرفت بیماری بیمار هرچه بیشتربسوی مرگ تدریجی ‏می رود.‏
2ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای درمان دردهای حاد مثل گوش درد،دل درد،سردرد و…‏
تمام این علایم خود نشان دهنده یک بیماری هستند مثلا گوش درد می تواند علامت عفونت ‏گوش یا دل درد نشان دهنده آپاندیست باشد پس باید به فکر درمان بیماری باشیم نه درد. ‏
3 ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای کاهش اضطراب، افسردگی، خستگی و اختلالات روانی: ‏خوشبختانه برای درمان بیماریهای اعصاب و روان داروهای بسیار خوبی وجود دارد که با ‏مراجعه بیمار به پزشک متخصص قابل درمان می باشند. اما استفاده از مواد مخدر در این ‏موارد نه تنها مشکل بیمار را حل نمی کند بلکه با معتاد شدن بیمار مشکل وابستگی به مواد ‏نیز به مشکلات قبلی‌اش اضافه می شود.

4 ـ استفاده غلط از مواد مخدر برای اختلالات جنسی و انزال زودرس: استفاده از داروهای ‏جدید، روان درمانی و تکنیکهای مختلف از جمله درمان های بی خطر و بسیار خوب برای انزال ‏زودرس می‌باشند.

متأسفانه استفاده از مواد مخدر در این مورد بسیار غلط می باشد و در دراز مدت باعث ‏ناتوانی جنسی و حتی عقیمی فرد معتاد می شود.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت