چکیده

ابن سینا ماهیت و چیستی سعادت را لذت می داند ولذا غالبا بحث سعادت را از بهجت و لذت شروع می کند .البته مراد شیخ از لذت در تعریف سعادت، مطلق لذت نیست بلکه مراد وی برترین نوع لذت یعنی لذت عقلی است. فهم کامل نظریه سعادت شیخ مستلزم توجه به نکات زیر است که در رساله به تفصیل به آنها پرداخته ایم.نکته اول: ابن سینا در بحث سعادت و به تصویر کشیدن غایت نهایی انسان از متون دینی متأثر است.نکته دوم: ابن سینا سعادت را امری اخروی می داند.یعنی حصول سعادت حقیقی را فقط بعد از مرگ ممکن می داند.نکته سوم:  ابن سینا  سعادت را امری مشکک و ذو مراتب می داند وبرای اشقیا و سعدا مراتب مختلفی قائل است.نکته چهارم: ابن سینا تصریح می کند که اهل سعادت و نجات بیشتر از اهل عذاب و شقاوتند.

اما درچگونگی نسبت نظر و عمل در سعادت انسان، شیخ معتقد است که هر چند نظر و عمل هر دو در سعادت انسان مؤثرند و سعادتمند حقیقی کسی است که در دو جنبه ی نظر و عمل به کمال رسیده باشد، اما میزان تأثیر این دو را یکسان ندانسته و برای نظر اهمیت بیشتری  قائل است. شیخ بر این عقیده است که نقش عمل در سعادت انسان نقش ایجابی نیست، یعنی اعمال و افعال اخلاقی اهمیت استقلالی ولنفسه ندارند. وجه اولویت نظر از نگاه شیخ به مبانی انسان شناسی او و تعریف او از چیستی و ماهیت سعادت بر می گردد. زیرا از یک طرف وی سعادت را کمال و فعلیت خاص انسان دانسته و معتقد است که سعادت انسان در آن است که صفات و استعدادهای خاص خودش را به کمال برساند. از طرف دیگر ابن سینا وظیفه خاص انسان را ناطق بودن او می داند. و بر این عقیده است که از میان  احوال و ویژگی‏های نفسانی مهم‏ترین ویژگی که  او را از سایر حیوانات متمایز می سازد اندیشه و تأمل است.

کلید واژه

1- ابن سینا 2- عقل نظری(نظر) 3- عقل عملی(عمل) 4- سعادت 5- شقاوت 6- لذت 7- ألم

  

فهرست

مقدمه…………………………………………………………………………………………… 1

1.کلیات…………………………………………………………………………………………. 3

1.سؤال های تحقیق………………………………………………………………………….. 3

1-2.فرضیه………………………………………………………………………………….. 3

1-3.اهمیت و ضرورت تحقیق………………………………………………………………. 4

1-4. اهداف تحقیق………………………………………………………………………….. 5

1-5. سابقه پژوهش:پیشینه…………………………………………………………………… 6

1-6. روش تحقیق:…………………………………………………………………………… 6

2.چند نکته در احوال شیخ……………………………………………………………………… 7

3.مفاهیم……………………………………………………………………………………….. 11

3-1. سعادت و شقاوت در لغت……………………………………………………………. 11

3-2. نگاه اجمالی به تعریف فلاسفه مشهور پیش از شیخ از سعادت و شقاوت…………….. 15

افلاطون:………………………………………………………………………………… 15

ارسطو:………………………………………………………………………………….. 19

فارابی:………………………………………………………………………………….. 27

فصل اول: چیستى سعادت و شقاوت حقیقى از نظر ابن سینا…………………………………. 32

1-1. تعریف لذت:…………………………………………………………………………. 34

1-2. چگونگی رابطه سعادت و لذّت‏………………………………………………………. 40

1-3. مصداق سعادت نهایی انسان………………………………………………………….. 41

1-4. نکات…………………………………………………………………………………. 45

نکته1چرایی تعریف سعادت به لذت……………………………………………………. 45

نکته 2- تعابیر دینی ابن سینا از سعادت:……………………………………………….. 46

نکته 3- میزان تأثیر  بدن  و عوامل خارجی در سعادت……………………………….. 47

نکته 4-  اینکه سعادت امری اخروی است:……………………………………………. 48

نکته5- نوع نگاه شیخ به تکلیف………………………………………………………… 49

1-5. مراتب سعادت‏ و شقاوت…………………………………………………………….. 49

1-6.  اقلی یا اکثری بودن اهل سعادت و نجات……………………………………………. 59

جمع بندی فصل……………………………………………………………………………. 61

فصل دوم:نسبت نظر و عمل در سعادت………………………………………………………. 64

1.عقل عملی و عقل نظری………………………………………………………………….. 64

1-1.چیستی عقل عملی(عمل) و عقل نظری(نظر)……………………………………… 64

1-2. رابطه عقل نظری و عقل عملی…………………………………………………… 70

1-3. نیاز عقل نظری به عقل عملی…………………………………………………….. 71

1-4. نیاز عقل عملی به عقل نظری…………………………………………………….. 72

نسبت نظر و عمل………………………………………………………………………… 74
2-1. اهمیت وتأثیر عمل:……………………………………………………………….. 75

2-2. چرایی تأثیر عمل…………………………………………………………………. 77

2-3. راه استکمال قوه عملی…………………………………………………………… 79

2-4. رأی شیخ درچگونگی نسبت نظر و عمل در سعادت انسان………………………. 81

2-5. چرایی اهمیت و برتری نظر:………………………………………………………. 84

2-6. چرایی نگاه سخیف به نظر………………………………………………………… 86

نتیجه گیری…………………………………………………………………………………….. 86

منابع و مآخذ………………………………………………………………………………….. 94

  

مقدمه
مسأله سعادت از دیرباز تاکنون یکی از مسائل بنیادی و مهم علم اخلاق و فلسفه اخلاق بوده است. به همین جهت، نه تنها دغدغه فکری حکیمان بزرگ یونان باستان مثل سقراط،افلاطون و ارسطو قرار گرفته است، در زمان معاصر نیز به صور مختلف، اذهان دانشوران،حکیمان و مکاتب مختلف لذ تگرا، فضیلت گرا و سعادت گرا را به خود معطوف داشته است. زیرا یکی از فطرتهایی که جمیع نوع بشر مخمر بر آن هستند ویک نفر از نوع بشر یافت نمی

 

شود که برخلاف آن باشد و هیچیک از عادات و اخلاق و مذاهب و مسالک و غیر آن ،آن را تغییر نداده و در آن خلل وارد نمی کند؛ فطرت عشق به کمال و سعادت است که اگر تمام دوره هایی زندگی بشر را قدم بزنیم و هر یک از طوایف و ملل را بررسی نماییم ،این عشق و خواسته را در او می یابیم بلکه در تمام حرکات و سکنات و زحمات و جدیتهای طاقت فرسا که هر یک از افراد نوع بشر بدان مشغولند عشق و میل به سعادت و کمال است که آنها را به این اعمال وا می­دارد اگر چه در تشخیص کمال و سعادت دچار اختلاف و اشتباه شوند. 

همانطوری که اشاره شد مسأله سعادت از دوران یونان مورد توجه بوده است؛مثلا بحث اصلی سقراط،افلاطون و ارسطو در اخلاق متمرکز بر سعادت است. در جهان اسلام نیز مسأله سعادت یکی از مباحث مهم دینی و اخلاقی بوده و هست  و علمای مسلمان نظیر کندی، فارابی ،ابن مسویه ،ابن سینا،غزالی ، خواجه نصیر الدین طوسی،ملا مهدی و ملا احمد نراقی بحث سعادت و شقاوت و مباحث مرتبط با آن را مورد بررسی قرار داده اند.

با این وصف ممکن است تصور شود که حال که مسأله سعادت ،یک مسأله جدید و بدون سابقه نیست و تحقیقات فراوانی در این باب صورت گرفته است، پرداختن به این مسأله دیگرضرورتی ندارد. اما توجه به این نکته ما را از این تصور منصرف می سازد که قرن حاضر قرن پیشرفتهای عظیم صنعت و ترقیات دامنه‏دار علوم و تکنیک جدید بشمار می رود.و چهره زندگی نسبت به گذشته بکلی دگرگون شده، اکثریت جوامع متمدن امروز، و حتی آنها که دور از مراکز تمدن وانقلابات صنعتی به سر می­برند از مزایای تحولات علمی و تمدن جدید متمتع و برخوردارند. روشنائی چراغ برق،شعله لرزان‏ شمع را خاموش کرده و جتهای غول‏پیکر با سرعت مافوق صوت مسأله بُعد مسافت را به بهترین‏ وجه حل نموده اند.دیگر بیماریهای حصبه و دیفتری و کزاز جان میلیونها انسان بی­گناه را به خطر نمی اندازد. در قرون اخیر روزی نیست که در گوشه و کنار جهان چندین اختراع جدید به ثبت نرسد و یا در زوایای آزمایشگاه ها اکتشافات نوینی به وقوع نپیوندد. در دوره حاضر نیرو و قوت ملتهای پیشرفته،اکثرا مصروف تحقیقات و گردآوری تجربیات ارزنده علمی می‏گردد و ناگفته پیدا است که غرض از این همه تکاپو و جنب و جوش چیزی جز از بین بردن مشکلات مادی زندگی بشر نیست. 

تا اینجا که بیان شد صحبت از پیشرفت بشر در علوم مختلف مادی و نتایج حاصله از آن‏ بود اما اگر این اصل را بپذیریم که انسان موجودی مرکب از جسم و روح است، باید انصافا اذعان نمائیم که بشر در راه پرورش معنویات و حل مسائل مربوط به آن نسبت به پژوهشهای علمی مادی،بسیار کوتاهی و قصور نموده است.لذا مشاهده‏ می­شود با وجود آنکه بشر در کشف اسرار طبیعت و پرده‏برداری از رموز عالم پهناور خلقت به پیشرفتهائی‏ شگرف و دامنه‏داریی نائل آمد است ،درعین‏حال از نظر روحانی و شناخت مسائل مربوط به آن بسیار فقیر و ناتوان و بیمار است.

با این وصف اکنون پرداختن به مسائل معنوی بیش از هر زمان دیگری ضروری است . چه آنکه انسان امروزی با غوطه ور شدن در جهل مرکب خود را در مسیر سعادت و خوشبختی می بیند. می توان ادعا نمود که بهترین راه برای رسیدن به این مطلوب متوجه نمودن ذهن اندیشمندان به مسأله سعادت و شقاوت و زنده نمودن این بحث در میان متفکران است.

این پایان نامه قصد دارد که چیستی سعادت و شقاوت حقیقی از نظر ابن سینا و دیدگاه وی درباره نسبت تأثیر عمل و نظر در سعادت انسان، را به ترتیب در طی دو فصل بررسی نماید. به این صورت که سعی می­شود اول تعریف ابن سینا از سعادت و شقاوت و مراتب و انواعی که وی برای هر یک بر شمرده است بیان گردد  سپس با  روشن نمودن  دو مفهوم «نظر» و «عمل» از نگاه وی به این نکته پرداخته می­شود که  ابن سینا چه نقشی برای  هر یک از این دو مقوله قائل است؟ آیا وی فقط یکی از این دو را در سعادت انسان دخیل می­داند یا هر دو را؟ و اگر هر دو را مؤثر می­داند نسبت این تأثیر چگونه است ؟آیا این نسبت به صورت مساوی است یا خیر؟ و اگر خیر، ابن سینا بر اساس چه مبانی قائل به اولویت می­شود؟

1.کلیات
1.سؤال های تحقیق

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 08:03:00 ق.ظ ]