طبقه بندی انواع دانش

دانش پدیده ای پیچیده و چند بعدی است و برای مدیریت مطلوبتر، نیازمند درک ویژگیهای پیرامون آن می­باشد. مجزا ساختن انواع متفاوت و در عین حال مهم دانش در مدیریت و کاربرد آن به طور اثر بخش در چارچوب سازمان ضروری و مهم به نظر می­رسد. زیرا انواع مختلف دانش دارای کاربردهای گوناگونی در مدیریت دانش هستند و همچنین مستلزم بکارگیری مدلهای بخصوص در مدیریت دانش می­باشند. با مقایسه انواع دانش می­توان درک بهتری از دانش به وجود آورد.

معروفترین طبقه بندی از دانش، توسط نوناکا و تاکوچی (1995) انجام گرفته است، که این طبقه بندی، مبتنی بر نگرش پولانی (1962) در خصوص دانش می باشد. نوناکا در این طبقه بندی، دو نوع دانش را معرفی می کند که عبارتند از:

– دانش صریح (آشکار یا عینی):

2- دانش ضمنی (نهان یا نهفته):

نوناکا دانش ضمنی را دانشی تعریف می­کند که به صورت واضح بیان نشده است در حالیکه پولانی (Polani ,1996) این نوع دانش را، دانشی می­داند که نمی­توان به صورت صریح بیان کرد.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

شکاف بین این دو تعریف را  کیم و همکاران(2003) با ارائه دانش مفهومی پر می­کند و آن را به صورت دانشی تعریف می­کند که به صورت غیر صریح و درونی وجود دارد ولی با صرف هزینه و زمان می­توان آن را به صریح تبدیل کرد.

دانش ضمنی، شکلی از دانش است که از تجربیات و اعمال مستقیم و معمولا از طریق مکالمات تعاملی خوب می­تواند به اشتراک گذاشته شود. دانش ضمنی، دانشی است که احساس یا درک می­شود اما نمی تواند به صورت مکتوب، بیان شود. مشکلات کدگذاری و شفاهی بیان کردن، از ویژگی‌های آن (دانش ضمنی) است. دانش ضمنی تولید می‌شود اما از افرادی که مالک آن هستند جدا نیست و به عنوان مهارت و خبرگی انسانی که در ذهن افراد ذخیره شده و از طریق تجربه و تعامل با محیط بدست می‌آید، می­باشد.

موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1398-07-13] [ 08:33:00 ب.ظ ]