3-1-1-1- عدم مجاورت مرتکب و بزه­دیده

شاید یکی از اساسی­ترین ویژگی­های محیط واقعی این است که معمولا بزهکار و بزه­دیده به لحاظ فیزیکی باهم برخورد دارند. بسیاری از جرایم که در آنها نیاز به برخورد فیزیکی است همچون قتل عمد، زنای به عنف، آدم ربایی و نظایر آن به این صورت است. البته این امر یک قاعده نیست. برای مثال در جرایم مالی  نظیر سرقت و کلاهبرداری موضوع، مال بزه­دیده ­است نه خود وی. با این همه در بسیاری مواقع چنین مجاورتی بین بزهکار و بزه­دیده، همین عامل است که غالبا سبب شناسایی و دستگیری بزهکار را فراهم می آورد. لیکن در جرایم محیط سایبر درغالب موارد مرتکب و بزه­دیده معمولا هزاران و حتی میلیون­ها کیلومتر از هم فاصله دارند و معمولا بزه­ای که واقع می­شود بزهکار بر بزه­دیده ناشناس باقی می­ماند و غالبا نیز دستگیر نمی شود. این امر ناشی از ویژگی گستردگی بیش از حد فضای سایبر است.[1]

 

3-1-1-2- سهولت ارتکاب نسبت به سرقت سنتی

 

ارتکاب جرم در محیط سایبری کاری بسیار راحت است. هر کس با داشتن یک رایانه  که امکان

 

اتصال به اینترنت را دارد و اندک آشنایی با سواد رایانه­ای می­تواند مجرمی بالقوه خطرناک باشد، صد البته میزان آشنایی بیشتر به علوم رایانه­ای مرتکب جرم را حرفه­ای تر می­نماید و بر درجات شدت ارتکاب جرم می­افزاید. علاوه بر موارد بالا محدودیت در ارتکاب جرایم در محیط واقعی به مراتب بیشتر از محدودیت در محیط سایبر است، برای مثال ارتکاب سرقت از یک بانک، شاید زمان زیادی برای برنامه ریزی و طرح سرقت لازم باشد. از سویی دیگر محیط واقعی ایجاب می­کند که برای شناسایی نشدن و مخفی نگاه داشتن اقدامات و هویت تمام توان بکار گرفته شود. لیکن در جرایم سایبری این محدودیت ها وجود ندارد.[2]

ربایش اطلاعات در رایانه­ها امری است که بسیار کم خطر تر، ساده تر و با ریسک پایین تری صورت می­گیرد. یک سارق رایانه­ای می­تواند با استفاده از غفلت کاربر و حفره­های امنیتی موجود در رایانه­ی وی، به اطلاعات 

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 09:05:00 ق.ظ ]