پایان نامه بررسی دلایل عدم گرایش عمومی به شبکه های اجتماعی بومی | ... | |
این شبکه ها مزایا و معایبی را بهمراه دارند و در عین مفید بودن با خود نوعی فرهنگ خاص را منتقل می کنند و تاثیرات منفی نیز در بردارند و در این بین کشورهایی موفق هستند که این شبکه ها را بومی کرده و بتوانند انها را کنترل کنند. در کشور ما شبکه های اجتماعی بومی موجود می باشند اما بدلایلی مهجور واقع شدند و مورد استقبال قرار نگرفته اند از این رو در این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازیم. 1-2 بیان مسأله تحقیق: شبکههای اجتماعی رسانههای نوظهوری هستند که بواسطه تکنولوژیاینترنت تولید شدهاند و با گرایش زیادی مواجه شدند.این شبکهها با توجه به تواناییهائی که در خود دارند نوعی ارتباط جمعی و فردی را برای مخاطبانشان فراهم آوردهاند.واژه “Network”بهمعنای تورْ، توری، هر چیز غربال و شبکه است.این اصطلاح امروزه کاربرد فراوانی در علوم ارتباطی دارد؛ چه در ارتباطات انسانی و اجتماعی و سازمانی و چه ارتباطات آنالوگ و چه دیجیتال.این نکته قابل ذکر است که تعبیری که از شبکه در برخی کتابها میشود، همان سیستمهای تعاملی است. و واژه “Communicational” نیز صفت و مشتق از “Communication” به معنای ارتباط، رسانگری، مبادله و گفت و شنود است.شبکهها شامل گروههایی هستند که از طریق بندهای ارتباطی به یکدیگر مرتبط میشوند. درست همانطور که روابط و گروهها از طریق تعامل ساختاربندی میشوند، شبکهها نیز بههم پیوستهاند. هر شبکه با انتقال اطلاعات فردی از گروهی به گروهی دیگر ایجاد میشود .بعد از تعریف شبکه، اکنون لازم است با تعریف ارتباطات، راه را برای تبیین جامع مفهوم شبکه ارتباطی فراهم کنیم. «ارتباطات، فرایندی است که ارگانیسمها را به یکدیگر پیوند میدهد».این ارگانیسم ممکن است به دو دوست که با هم صحبت میکنند، روزنامهها و خوانندگان آنها، کشور و خدمات پستی و سیستم تلفن اشاره داشته باشد.در هر ارتباطی چهار جزء اصلی وجود دارند که عبارتند از: فرستنده، گیرنده، پیام و محیط ارتباطی. هدف از برقراری ارتباط، انتقال پیام (نماد) از طریق محیط ارتباطی بین فرستنده و گیرنده است.بااین مقدمه، به تعریف شبکه ارتباطی میپردازیم: هرگاه یک فرآیند ارتباطی به لااقل یک فرآیند ارتباطی دیگر متصل شود، یک شبکه ارتباطیایجاد میشود. دسترسی آسان، انتقال دادههای متنی، فیلم، تصویر، قابلیتهای تبلیغاتی، دوستیابی، توانایی ناشناس ماندن کاربران، دسترسی به صفحات مختلف و متفاوت بوسیله لینکها، ارتباط فرامرزی، هزینه ارزان و…. از مزایایاین شبکهها محسوب میشوند.امااین شبکهها مزایایی بیشماری هم برای صاحبانشان دارا میباشند.شبکههای فیسبوک، توئیتر، وایبر، لاین و تانگو از جمله شبکههای اجتماعی کامپیوتری و ارتباطی هستند که بهدلیل قابلیتهای بالا و تاریخ شکلگیری قدیمیتر توانستهاند نسبت به موارد مشابه بومیهریک از کشورهای دنیا گوی سبقت را از بقیه بگیرند. کشورایران نیز ازاین قاعده مستثنی نبودهاست واین شبکهها توانستهاند در میان کاربرانایرانی نیز برای خود جائی دست و پا کنند و امروزه حضور میلیونی کاربرانایرانی دلیلی براین گواه است. البته با گسترش فناوری موبایلهای هوشمند وایجاد انواع متفاوت و بسترهای ارتباطی توانستهاست نوع جدیدی از شبکههای اجتماعی را با عنوان شبکه اجتماعی ارتباطیایجاد نمایند کهاین مسأله نیز با گسترش تیم مخابراتیایران در بین کاربرانایرانی رواج زیادی داشتهاست. شبکههای ارتباطی فعال درایران وایبر، لاین، واتساپ، تانگو،اینستاگرام، ویچت و غیره است که گاهی هم با وجود فیلترینگ و عدم دسترسی آزاد باز هم مورد توجهایرانیان موبایل به دست قرار میگیرد. لازم به ذکر است چه در زمینۀ شبکههای اجتماعی کامپیوتری و چه در زمینۀ شبکههای اجتماعی موبایلی نمونههای مشابه بومی به وفور تولید شدهاست و با حمایت دولت وارد عرصه بازار تجارت الکترونیک شدهاند اما باز هم میبینیم که بسیاری از کاربران راهی دیگر را در پیش میگیرند و شبکه ارتباطی خود را آن دسته از شبکهها قرار میدهند که بومینبوده و از خارج میزبانی میشوند. کمتر موبابل و تبلتی است که برنامه های لاین، وایبر و واتساپ روی آن نصب نشده باشد و سؤال مهماین است که چرا کاربران از نوع بومیاین شبکهها استفاده نمیکنند و با وجود قابلیتهای برابر مردم به سمت شبکههای اجتماعی خارجی میروند و چرائی آن سؤالاین تحقیق است.در واقع با وجود ظرفیتهای برابر نمونههایایرانی و خارجی، مردم موبایل بهدستایران به نمونهۀای خارجی گرایش بیشتری دارند واین یعنی متغیرهائی غیر از قابلیت و ظرفیت مهم است که ما دراین تحقیق به دنبال یافتن آن هستیم.مزایایی مانند دسترسی به اطلاعات بیشماری از مخاطبان، تبلیغات گسترده، شکل دهی به افکار و ترویجایدیولوژی حمایت کنندگاناین شبکهها، همه از مزایایاین شبکهها برای صاحبانشان میباشند. در بیناین شبکههای متعدد تعدادی هستند که گوی رقابت را از سایرین ربودهاند و بیشترین کاربران را در سرتاسر دنیا به خود اختصاص دادهاند. شبکههای فیس بوک، توییتر، وایبر، لاین، تانگو از جمله شبکههای پر مخاطب در جهان و در کشور ما میباشند.در کشور ما هماین شبکهها با گرایش بینظیری از طرف مخاطبان شبکههای اجتماعی مواجه شدهاندواین در حالی است که شبکههای بومیوایرانی مانند قاصدک وکلوپ درایران وجود دارند که با توجه به همگونی بیشتر به فرهنگایرانی، اما مورد گرایش قرار نگرفتهاند. اما بواقع چه عاملی باعث عدم گرایش از شبکههای اجتماعی بومی شده است. شبکههایی که از نظر امکانات تفاوت چشمگیری با نوع مشابه خارجی خود ندارند اما در میزان مخاطبانشان تفاوت چشمگیری را دارند.دراین تحقیق سعی شده است که عوامل موثر بر عدم گرایش عمومیبه شبکههای اجتماعی بومیر بین کاربراناینترنتی شبکههای اجتماعی منطقه 2 تهران بررسی شود. 1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: قدرت شبکههای اجتماعی و گستردگیاین شبکهها در حالی که هزینههای نسبتا کمی در مقابل رسانههای دیگری مانند تلویزیون دارند، توجه بسیاری از صاحبان رسانهها و نظریه پردازان علوم ارتباطات را به خود جلب کرده است.این رسانهها که روز بروز در حال پیشرفت و رشد هستند و به امکاناتشان افزوده میشود، توانستهاند مخاطبان انبوهی را به خود جلب کنند. بعنوان مثال در ارتباطات روزمره همه ما با واژههایی مانند صفحه شخصی یا عضویت در فیس بوک، وایبر، لاین و … از طرف دیگران روبرو شدیم و یا شاید خود دراین شبکهها عضو هستیم. نکته مهم و قابل تاملاینجاست که دراین بین جایگاه شبکههای اجتماعی بومی کجا قرار دارد؟ چند در صد از کاربرانایرانی شبکههای اجتماعی از شبکههای داخلی استفاده میکنند؟ و چرا صاحبان رسانهها و سیاستمداران و تصمیم گیرندگان عرصه ارتباطات از قدرت شبکههای داخلی و احیاء آنها غافل هستند؟ در کنار موارد فوق بحث فیلترینگ تعدادی از شبکههای اجتماعی خارجی مطرح است که با وجود آن همچنان بر مخاطبانشان درایران افزوده میشود و نکته دیگر نگرانی بسیاری از والدینایرانی از عضویت فرزندانشان دراین شبکههامیباشد که نوعی تهدید برای آنها محسوب میشود. دراینجا اهمیت شبکههای اجتماعی بومی بیشتر از پیش مشخص میشود، اگراین شبکهها رونق گرفته و توجه مخاطبانایرانی را به خود جلب کنند میتوان محیطی امن و اخلاقی را همراه با امکانات مشابهایجاد نمود و میتوان از فرهنگ بومیو ارزشهای اخلاقی هم به نوعی حراست کرد. اما تا کنون شبکههای اجتماعی بومی بطور گسترده نتوانستهاندتوجه مخاطبانایرانی خود راجلب کنند و عرصه را برای شبکههای اجتماعی خارجی خالی کردهاند. دغدغه والدین، نگرانی برنامهریزان و سیاستمداران، نشر اطلاعات شخصی در خارج از کشور و لزومایجاد فضای کسب و کار برای تولیدکنندگان محتوا و برنامههای کاربردی بومیو بسیاری از مسائل امنیتی و حقوقیایجاد میکند، که محققان در زمینهاین موضوع که چرا کاربرانایرانی به سمت شبکههای ارتباطی بومینمیروند، تحقیقی جامع انجام دهند. ما نیز بنا داریم در یک جامعه کوچک آماری علل عدم گرایش به شبکههای بومیواینکه چه سازوکارهائی میتواند زمینه ورود بهاین شبکهها را برای کاربرانایرانی جذابتر نماید را بررسی کنیم. 1–4 مرور ادبیات و سوابق مربوطه: الف:تحقیقات داخلی: با توجه بهاینکه موضوع تحقیق جدید میباشد، تحقیقات کمی دراین زمینه انجام شده است . در ذیل به اهم آنهامیپردازیم: تحقیقی با عنوان دلایل گرایش کاربرانایرانی از فیس بوک و وی چت و وایبر توسط مصطفی اقلیمارئیس انجمن علمیمددکاران اجتماعیایران و استاد دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و همچنین دکتر مصطفی فروتن روانشناس و محقق علوم رفتاری انجام شده است، دراین تحقیق که روی جامعه آماری 320 نفره از دانشجوها و محصلان انجام گرفته است(حدود 83 درصد از آنها بین سنین 13 تا 35 ساله بودند) درباره دلایل گرایش آنها به فضاهای مجازیاین اطلاعات به دست آمده که یکی از بزرگترین دلایل آنها برای عضویت دراین شبکهها فقدان فضای واقعی گفت وگو بود. یعنیاین که آنها هیچ فضایی نداشتند که به صورت واقعی بتوانند با دیگران به تبادل نظر بپردازند. یکی دیگر ازاین دلایل گرانی تفریحاتی بود که وجود داشت، امروزه بااین بلیتهای سینما و تئاتر و فضاهای ورزشی، بسیاری از افراد نمیتوانند ازاین امکانات استفاده کنند و بنابراین، اوقات فراغتشان را در شبکههای مجازی سپری میکنند. یکی دیگر از مهمترین دلایل به آموزشهای اشتباهی که والدین به فرزندانشان میهند برمیگردد. معمولا باید و نبایدهایی که به فرزندان میشودمیگویند با دوستانت بیرون نرو و در خانه بمان، که همین کار فرزندان را منزوی کرده و به سمتاین شبکهها سوق میهد. بیکاری، کنجکاوی، تاثیر گروه همسالان و داشتن هزینه مناسب به نسبت سایر وسایل ارتباطی هم در گرایش افراد به استفاده ازاین فناوریها بسیار تاثیر دارد. تحقیقی توسط سایتاینترنتی نشنال جیوگرافیک در پاییز 1998 انجام شد که نشان داد که استفاده ازایمیل جایگزین روابط واقعی اجتماعی نشده است، بلکه به عنوان شکل جدیدی از رابطه به روابط رودررو، تلفن نامه اضافه شده است. 1–5 چارچوب نظری تحقیق با توجه به ماهیت و فرضیههای پژوهش از نظریات ذیل دراین پژوهش استفاده شده است. 1-5-1 نظریه استفاده و خوشنودی(الیهو کاتز) شاید بتوان گفت که استفاده از شبکههای اجتماعی نوعی نیاز را که در مخاطب وجود دارد وارضا نشده است را ارضا میکند.نیازهایی در هر یک از ما وجود دارد که بصورت نهفته میباشدواین رسانههاآنها را آشکار کرده و در نهایت به آنها پاسخ میهند.دراین زمینه میتوان از نظریه استفاده و خوشنودی الیهو کاتز استفاده کردکه تاکید آن بر ارضا نیازهای سرکوب شده مخاطبان میباشد. باور بهاینکه استفاده از رسانه به خرسندیها، نیازها، آرزو یا انگیزهای تک تک مخاطبان بستگی دارد، دارای قدمتی طولانی است. انواع اصلی نیازهای افراد عبارتند از نیاز به اطلاعات، آرامش، همراهی، تفریحیا فرار. هم چنین مخاطبان رسانههایا محتواهایرسانهای را میتوان براساساین گونه وسیع انگیزشی تقسیم بندی نمود. دلبستگی نسبی مخاطبان به رسانههای متعدد هم به تفاوتهای موجود بین خواستهها وخرسندیهای مورد انتظار آنها مرتبط دانسته شده است (مک کوایل، 1382). رویکرد استفاده و خشنودی متضمن تغییر کانون توجه از مقاصد ارتباطگران به مقاصد دریافت کننده است.این رویکرد میکوشد، معلوم کند ارتباط جمعی چه کارکردهایی برای افراد مخاطب عرضه میکند. “کاتز” (Katz) و “گورویچ” (Gurevitch) معتقدندکه نیازهای مرتبط با رسانهها را در کل رسانهها خلق نکردهاند. بیشتراین نیازها قبل از ظهوررسانهها وجود داشتند و درست آن است که آنها را دردامنه فراخ تر نیازهای انسانی دید”(سورین وتانکارد، 1381، ص427). سوال اساسی رویکرد فوقکه مورد نظر ما دراین پژوهش نیز میباشدچنین است: چرا مردم از رسانهها استفاده میکنند و آن را برای چه منظوری به کار میبرند؟ جامعه شناسی کارکردگرایانه، که سعی دارد به کارکردهاییک جزء در جهت اهداف کل جامعه یایک نهاد بپردازد، نگاهی دیگر به رسانهها دارد. دراین رویکرد، تمامینهادهای موجود در جامعه که یکی از آنها رسانههای ارتباط جمعی است، کارکردی برای کل جامعه دارند و هر چهاین کارکرد در جهت تامین اهداف جامعه و افراد در آن باشد، نشانگر عملکرد مثبتاین نهادهاست. “این رویکرد رسانهها را برآورنده نیازهای گوناگون جامعه میانست. نیازهایی نظیر همبستگی، استمرار فرهنگی، کنترل اجتماعی، نیاز به گردش وسیع همه انواع اطلاعات عمومی. فرضیه مذکور، خود مبتنی براین پیش فرض است، که افراد هم رسانهها را برای مقاصدی متناظر به کار میبرند. از جمله برای کسب راهنمایی، آرامش، سازگاری، اطلاعات و شکل گیری هویت شخص” (مک کوایل، 1382، ص104). این رویکرد در طی زمان رشد بسیاری داشت تا جایی که در دهههای شصت و هفتاد مجدداً کشف و تفصیل شد. کاتز، “بلامر”(Blumer) و “گورویچ” یک مدل از فرایند گزینشرسانهای را ارایه دادند که مربوط میشد به سرچشمههای اجتماعی و روانشناختی نیازهایی کهانتظارات خاص از رسانههای جمعییا سایر منابع را به وجود میآورند و منجر به قرار گرفتن مخاطبان در معرض رسانهها (یا اقدام به سایرفعالیتها) میشوند واین سرانجام به بر آورده شدن نیازها ودیگر تبعات میانجامد” (مک کوایل، 1382، ص105). دراین رویکرد و با توجه به تحقیقات انجام شده دسته بندیهای گوناگونی از نیازهایی که منجر به قرارگرفتن مخاطبان در برابر رسانههامیشود، بررسی و مطرح شده است. در واقع برای بسطاین رویکرد، میتوان گفت با رشد روزافزون فنآوریهای نوین رسانهای، مخاطب انتخابگرمیتواند در پی ارضای هر نیاز خود دست به گزینش رسانهای بزند. حالا اوست که برای برطرف کردن نیازهایش به سمت رسانه مورد علاقه ی خود میرود واینترنتاین فضای انتخابی رابرای مخاطب خود گشودهتر ساخته است. 1-5–2نظریه کاشت: در میان نظریاتی كه به آثار درازمدت رسانهها پرداختهاند، حق تقدم با نظریه كاشت میباشد. برنامه تحقیقی در مورد نظریه کاشت توسط جورج گربنر در اواخر 1960 شروع شد و نتایج اولیه آن بوسیله گربنر و لاری گراس در مقالهای تحت عنوان زندگی با تلویزیون: نمایه خشونت مطرح شد. مسئله اصلی تحقیقاین بود که قرار گرفتن در معرض رسانهها، تا چه حد میتواند به باورها و تلقی عموم از واقعیت خارجی، شكل دهد؟ وفرض اصلی نظریهاین بود که تماشاگران پرمصرف (heavy viewers) حس شدیدتری از خطر و ناامنی را از تلویزیون دریافت میکنند و تلویزیون ممکن است تماشاگران پر مصرف را به دنیایی پست و خشونتآمیزوترسناک هدایت کند. گربنر مدعی بود كه میان تماشای تلویزیون و اظهار نظر در مورد واقعیتهای دنیا، رابطه وجود دارد و تماشاگران پرمصرف تلویزیون نسبت به واقعیات زندگی با بینندگان كممصرف(light viewers) اختلاف نظر دارند . همچنین گربنر در واكنش به انتقادات عناصری را بدان افزودکه دو مفهوم متداولسازی(mainstreaming)و تشدید(resonance)بودند.متداولسازیوقتی روی میدهد که تماشای بیش از حد تلویزیون منجر به تقارن دیدگاهی در گروه شود. و تشدید وقتی روی میهد که اثرات کاشت در گروه خاصی از مردم بیشتر از بقیه باشد .بااین حال با ظهور رسانههای نوین هماین نظریه میتواند مورد توجه محققین باقی بماند. 1-6 اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و كاربردی): 1-6–1 هدف کلی: هدف در هر پژوهشی حاصل فکر محقق میباشد کهاین امر با شناخت و برنامه ریزی شکل میگیرد. در هر پژوهش باید با شناخت یک پدیده و اثراتش، بتوان با اتخاذ یک برنامه درست در جهت رشد جامعه کوشید و بتوان به معضلات عینیت بخشید.هدف کلیاین پژوهش عبارت است از:بررسی دلایل عدم گرایشعمومی به شبکه های اجتماعی بومی . 1-6-2 اهداف جزیی: شناخت تاثیر بین عدم عدم احساس امنیت در شبکههای مجازی با استفاده ازاین شبکهها
[شنبه 1398-07-13] [ 07:34:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|