معنای ضمنی این نظریه چنین است که اگر فردی شغل خود را متناسب با صفات شخصیتی­اش انتخاب کند و نسبت به این شغل گرایش و نگرش مثبتی داشته باشد، از شغلش راضی است و در غیر این صورت، از شغل خودرضایتی نخواهد داشت.

2-1–9) عوامل مؤثر بر رضایت شغلی

مطالعات مختلف در زمینه رضایت شغلی نشان می­دهد که متغیرهای زیادی با رضایت شغلی مرتبط است که این متغییرها در چهار گروه قابل طبقه­بندی است. عوامل سازمانی، عوامل محیطی؛ ماهیت کار؛ و عوامل فردی.

عوامل سازمانی: بعضی از عوامل سازمانی که منبع رضایت شغلی هستند عبارتنداز: (Howard & dong, 2010, p.387)
حقوق و دستمزد: مطالعات نشان می­دهد که حقوق و دستمزد یک عامل تعیین­کننده رضایت شغلی است. به ویژه زمانی که از دیدگاه کارمند این پرداخت منصفانه و عادلانه باشد.

ترفیعات: ترفیعات شامل تغییر مثبت در حقوق (حقوق بالاتر)، کم­تر مورد سرپرستی قرار گرفتن، چالش کاری بیش­تر، مسئولیت بیش­تر و آزادی در تصمیم­گیری است. به علت اینکه ارتقاء میزان ارزش فرد را برای سازمان نشان می­دهد (بویژه در سطوح عالی­تر)، ترفیع فرد منجر به افزایش روحیه وی می­گردد.

 

خط مشی­های سازمانی: خط مشی­های سازمانی نیز در رضایت شغلی تأثیر می­گذارد. خط مشی­های غیر منعطف باعث برانگیختن احساسات منفی شغلی می­شود و خط مشی منعطف باعث رضایت شغلی می­شود.

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 12:38:00 ق.ظ ]