کیفری ایران تعریفی از قتل به عمل نیامده است ولی می توان قتل را به سلب حیات از انسان زنده دیگری تعریف نمود.در حقوق کیفری عراق قتل عمد بر خلاف حقوق ایران به دو دسته ساده و مشدده تقسیم می شود.قتل عمد مانند سایر جرایم دارای ارکان و عناصری است که از مجموع آن ها این پدیده مجرمانه به وجود می آید و از عناصر اصلی این بزه وجود انسان زنده است و تا زمانی که این عنصر احراز نگردد این جرم تحقق نمی یابد. از جمله مباحثی که در این تحقیق بدان توجه ویژه ای شده است بیان اقسام قتل عمدی در حقوق کیفری ایران و عراق و بررسی و تجزیه و تحلیل ترک فعل و فعل غیر مادی در امکان تحقق عنصر مادی این بزه با شرایط لازم و نقد و بررسی سیاست کیفری ایران در قبال اشتباه در شخص و شخصیت می باشد،به علاوه در مجازات قتل عمد وشرایط تشدید مجازات بین حقوق دو کشور تفاوت وجود دارد که حتی به این صورت که مجازات قتل عمد در حقوق ایران برابر با قتل عمد مشدده در حقوق عراق می باشد که مجازات آن اعدام است.با مقایسه ای که بین حقوق دو کشور به عمل آمده حقوق ایران در بیشتر موارد به ویژه در خصوص مجازات قوی تر و بسیار مستحکم تر از حقوق عراق عمل نموده است.

کلیدواژه:قتل،رکن مادی،قتل عمد،عمد،عمل نوعاً کشنده،قصاص،فعل،ترک فعل،فعل مادی،غعل غیرمادی،رابطه سببیّت

مقدمه

قتل نفس ازبزرگترین صدمات بدنی است که علیه بشر اتفاق می افتد واز جمله جرایمی است که همیشه منفور بوده واز قدیم الایام بشر در قتل،واکنش و عکس العمل شدیدی نشان داده است.قتل از نخستین جرایمی است که آدمی از هنگام آفرینش خود انجام داده است.خداوند قتل عمد انسان های بی گناه را حرام و عامل خلود در جهنم و عذاب جاویدان آخرت دانسته است. [1]

در واقع نوع انسان و انسانیت که در وجود انسان میباشد مهم جلوه داده شده وقتل بی جهت آن،لطمه به انسان و انسانیت میباشد و به نظر،در مکتب اسلام فرقی بین فرد و جامعه نیست و علی رغم اینکه قصاص واجب میگردد و بعد از آن می فرماید اگر از برادرت در گذشتی این گذشت همراه با نیکویی و معرفت میباشد.یعنی در اخذ دیه سخت گیری ننمایید وبیشتر از حق مطالبه نکنید. قاتل و اولیای او را در تنگنا قرار ندهیدواز سوی دیگر به قاتل نیز امر میکند که دیه را با احسان وخوشرویی ادا کند و در آنچه میپردازد اذیت و آزار را همراه نکند و میگوید:بعد از اتمام کار و مصالحه از قواعد صلح وآشتی تجاوز نکنید که هر کس چنین کند برای او عذابی درد ناک است.و انچه به ذهن متبادر میگردد اینکه عفو وبخشش خیلی بهتر از قصاص است واینکه در ابتدا قصاص را مطرح کرده،شاید به جهت آرام کردن اولیای مقتول بوده والا آنچه از نظر خداوند مهم است همان اخذ دیه و عفو است.احکام اسلام بر خلاف احکام وقوانین بشری از جامعیت تام بر خوردار است وهمین همه جانبه گرایی است که احکام الهی را جاویدان نموده و لکن بشر،علمش و احاطه اش بر امور محدود است و آینده و چگونگی آن را نمی تواند درک کند از این رو است که قوانین دستخوش تغییر وتبدیل میگردد.اهتمام اسلام به حفظ نفوس تا جایی است که حتی برای قتل سهوی نیز دیه قرار داده است و همچنین خود کشی را حرام نموده است و مرتکب آن را سزاوار آتش جهنم می داند. با این روش که اسلام مقرر نموده امنیت عمومی در اجتماعات بشری بر قرار می شود و دیگر یا حادثه ای رخ نمی دهد ویا بسیار اندک به وقوع می پیوندد،زیرا انسان هر گاه بداند خداوند سبحان عمل زشت خود کشی را نمی بخشد و به خاطر رهایی از عذاب آخرت اقدام به چنین عملی نمی نماید.و نیز هر وقت آگاه گردد که اگر کسی را به قتل برساند در مقابل او کشته می شود به خاطر ترس از کشته شدن اقدام به قتل دیگری نمیکند پس قصاص تاًمین کننده حیات است.

بشر معمولا فراموش کار است،یک روز آنقدر مقرور متکبر میشود که خود را آفریدگار عالم میخواند و روزی آنقدر پست و فروتن وخود باخته در مقابل سایر مخلوقات میشود که خویشتن خود را حتی کمتر از حیوانات نزول میدهد و این سرگردانی تکرار منظومه ای باور نکردنی از بدو خلقت تا کنون است آنچه که برای بشر بدوی پدید آمده است امروز برای انسان متمدن ،دارای فرهنگ و هوشمند اتفاق می افتد و جالب است بدانیم انسان خود پدید آورنده آن است و بدان اصرار می­ورزد. انسان در بستر زمان آنقدر غرق می­شود كه گویا برای او بازگشتی وجود ندارد، به شكلی عمل می­كند كه تنها خوی حیوانی او اقتضای آن را دارد و البته او بدون حكمت آفریده نشده است و تحت حكومت الهی قرار دارد «لایمكن الفرار من حكومتك»[2] كسی نمی ­تواند از حاكمیت الهی فرار كند.

جرم قتل نیز مانند سایر جرائم از سه عنصر تشكیل یافته و عبارتند از : عنصر مادی ،عنصر قانونی ،عنصر معنوی. زمانی كه این اركان جمع شده باشد می­توانیم بگوییم جرم قتل واقع شده است و برای اینكه فردی را مجازات نماییم، باید عناصر مذكور در عمل قتل موجود باشد و هر گاه یكی از اركان متشكله مفقود گردد صدق عنوان جرم بر عمل ارتكابی مشكل خواهد بود و نمی­توان عمل مزبور را جرم دانست و مرتكب آن را مجازات نمود ولی بعضی اوقات به علت اوضاع و احوال خاصی ، قانونگذار اعمالی را كه علی الاصول در شرایط عادی جرم است،خود با تصویب متن قانونی دیگر ، تحت شرایط و اوضاع و احوال خاص جرم ندانسته و مجازات نمی­كند، در واقع با زائل كردن اثر عنصر قانونی ، اعمال مجرمانه راموجه می­شناسد و در این موارد با تصمیم و نظر قانونگذار یك حكم خاص ، حكم عام دیگر را از اعتبار می­اندازد. همواره اینگونه نبوده و نیست كه افراد جامعه بشری به حق خود قانع بوده و در ارتباطات گوناگون خویش با دیگر همنوعانشان از خود گذشتگی و ایثار نشان دهند ؛ بلكه افرادی هستند كه با علل مختلف ، حد و مرزی برای ارضای تمایلات خویش نمی­شناسند و حتی در این راه تا حدی پیش می­روند كه به حریم جان ،مال و حیثیت انسان­ها تجاوز می­كنند؛ بنابراین وقوع جرم به صور مختلف در كلیه اجتماعات همواره قابل تحقق است و جلوگیری از گسترش و تداوم جنایت و روحیه خشونت آمیز در جامعه و در نهایت اجرای عدالت كیفری به عوامل مختلف از جمله بررسی و تشخیص دقیق عامل اصلی جرم بستگی دارد و از این جهت شناسایی مرتكب جرم و تعیین حدود مسئولیت كیفری وی خواه به عنوان فعل و یا ترك فعل و خواه به عنوان مباشر و سبب اهمیت فوق العاده­ای در مسائل جزایی دارد. از آنجا كه قوانین و مقررات جزائی ما به تبعیت از بحثهای مطرح شده در كتب فقهی ركن مادی قتل را به همان شكل و صورت فعل و ترك فعل ، فعل غیر مادی و مسئولیت كیفری سبب و مباشر مطرح نموده و حتی در شقوق مختلف و ارائه مصادیق هم قانونگذار از نظر فقها پیروی نموده است. بدیهی است هر گاه صدمات وارده به مرگ قربانی بیانجامد به ویژه آنجا كه مرتكب چنین نتیجه­ای را به طور مستقیم و غیر مستقیم قصد كرده باشد بر زشتی عمل وی افزوده می­شود و بر چسب قتل بر پیشانی وی نقش می­بندد. در حقوق ایران نیز تعیین مجازات برای جرم قتل حاكی از اهمیت این مسأله در بین حقوقدانان دارد. اما همان طور كه می­دانیم سیستم حقوقی ما برداشتی است از شریعت اسلام كه تجلی در قوانین موضوعه دارد.

الف) اهمیت موضوع تحقیق

همانطوری كه قبلاً بیان شد، قتل نفس، اولین جرمی است كه از دیدگاه قرآن در زمین واقع شده كه

 

از خوی تجاوزگری و خود محوری انسان حاكی است و این عمل در همان زمان هم جرم و گناه بوده است؛ بدین ترتیب طبیعت انسان و سرگذشت او حكایت از حس برتری طلبی و خودمحوری او دارد، به گونه­ای كه حاضر به از بین بردن هم نوع خود می­شود.

اهمیت این بزه تا آنجاست كه ، علاوه بر توجه شارعان مذاهب و قانونگذاران جوامع، موجب توجه ویژة ارباب جراید و رسانه­ها و دست اندركارانت فیلم­های سینمایی و سریال­های تلویزیونی به آن شده و اخبار مربوطه و جریان محاكمه قاتلان به طور گسترده­ای بازتاب می­ دهند و متأسفانه كمتر روزی شاهد عدم اخبار مربوط به قتل و جنایت در صفحات حوادث روزنامه می­باشیم.

علاوه بر اینكه مجازات قتل عمدی در اكثر نظام­های حقوقی با واكنش شدید مواجه می­باشد، برخی از مقررات شكلی نیز در خصوص نحوة رسیدگی به جرم قتل عمدی بیانگر اهمیت این بزه می­باشد. مثلاً برابر بند (1) مادة 35 ق. آ. د. ك ایران، در صورت وقوع قتل عمدی، هر گاه قرائن و امارات موجود دلالت بر توجه اتهام به متهم نماید، صدور بازداشت موقت را الزامی دانسته است؛ در واقع مقنن با عنایت به اهمیت جرم مذكور، قرار تأمینی شدید و سنگینی كه علیه آزادی متهم تا صدور حكم از سوی قاضی صادر می­شود را الزاماً پیش بینی نموده و قاضی را مكلف به صدور چنین قراری نموده است.

بنابراین با توجه به اهمیت و حساسیت این جرم سعی شده تا با بهره گرفتن از قوانین و مقررات موضوع، مباحث مربوط به آن بررسی و با حقوق كشور عراق در حد امكان بحث و بررسی صورت پذیرد.

ب) اهداف تحقیق:

هدف از این تحقق شناخت مفهوم قتل عمد و ارکان متشکله آن در قوانین ایران و عراق و بررسی مسایل مورد اختلاف در حقوق کیفری ایران و فراهم کردن امکان دستیابی محققان و پژوهشگران به منابع خارجی موضوع تحقیق می باشد چرا که مطالعه حقوق خارجی و مقایسه آن با قواعد داخلی می توان بیانگر ارزش حقوقیه هر کشور را معین نماید

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 06:49:00 ق.ظ ]