استاد مشاور:
 جناب آقای دكتر آرین قلی پور
 

(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

مقدمه
با ورود به اقتصاد دانشی، دانش در مقایسه با سایر عوامل تولید مانند زمین و سرمایه و ماشین آلات و… . از ارجحیت بیشتری برخوردار شده است به طوری كه در این اقتصاد، دانش به عنوان مهمترین عامل تولید محسوب می شود و از آن به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمانها یاد برده می شود (Seetharaman et al.,2002). یكی از ویژگیهای این دانش این است كه نامشهود است یعنی غیر قابل لمس و غیر قابل محسوس  است و ارزشگذاری و اندازه گیری آن خیلی سخت و مشكل است در صورتی كه در گذشته سازمانها با بهره گرفتن از روش های حسابداری قادر بودند تا ارزش و اندازه عوامل تولید خود  را بطور كامل محاسبه كنند. امروزه این روش های حسابداری دیگر دارای كارایی لازم نیستند (Sullivan et al.,2000). دانش به عنوان یكی از مهمترین اجزای داراییهای نامشهود محسوب می شود. اگر در گذشته بیشتر داراییهای سازمانها مشهود بوده اند ولی امروزه قسمت اعظم داراییهای سازمانها نامشهود هستند (Sullivan et al.,2000). در این اقتصاد دانشی، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این داراییهای نامشهود بستگی دارد و برای اینكه بتوانیم این داراییها را مدیریت كنیم ابتدا می بایستی  آنها را شناسایی واندازه گیری كرده  و در نهایت می توانیم آنها را مدیریت كنیم (San`chez et al.,2000).

با ورود به اقتصاد دانشی ، ما به مدل جدیدی از داراییهای سازمانی نیاز داریم. بطور كلی داراییهای سازمانی را می توان به 2 دسته كلی تقسیم كرد :

1-داراییهای مشهود: این داراییها شامل داراییهای فیزیكی و مالی هستند كه بطور تقریبا كامل در تراز نامه شركتها منعكس می شود. این داراییها تحت اصول اقتصاد كمیابی عمل می كنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها كاسته می شود.

2-داراییهای نامشهود: این داراییها هم به دو دسته كلی تقسیم می شوند :

2-1: داراییهای نامشهودی كه به وسیله قانون حمایت شده اند و به آنها عنوان مالكیت معنوی را داده اند و شامل حق امتیازها وكپی رایتها و فرانشیز وعلایم وماركها تجاری است. برخی از موارد آن در ترازنامه منعكس می شوند.

2-2: سایر داراییهای نامشهود كه شامل سرمایه های  فکری است كه تحت اصول اقتصاد فراوانی عمل می كنند یعنی با استفاده بیشتر از آنها، از ارزش آنها كاسته نمی شود و معمولا در ترازنامه منعكس نمی شوند (Tayles et al .,2002).

در این فصل ازتحقیق، محقق به طور خلاصه و با توجه به موضوع تحقیق، به بیان مساله اصلی پژوهش و تشریح و بیان موضوع، ضرورت انجام تحقیق، فرضیه های تحقیق، اهداف اساسی از انجام تحقیق، روش تحقیق، روش های گردآوری اطلاعات، نمونه و جامعه آماری، روش نمونه گیری و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته، و در پایان اصطلاحات و واژه های تخصصی مطرح می گردند.

مسأله اصلی تحقیق
این امر مسلمی است که پژوهش های کاربردی، مساله مدار هستند. بدین معنی که تمام فرآیند پژوهش، از اولین گام های مشاهده تا آخرین مراحل استنتاج، می باید حول یک یا چند مسالها مشکل دور بزند. بنابر این، روشن کردن مشکل یا مساله در یک تحقیق علمی و کاربردی، یکی از ضروری ترین و اولین گام های پژوهش است. اگر مساله خوب روشن یا تبیین نشود، تمام مراحل بعدی فرایند تحقیق از قبیل: جمع آوری اطلاعات و استنتاجات یا نتیجه گیری، دچار مشکلات و نواقصی خواهد شد که ناشی از خود آن مراحل نیست، بلکه ناشی از روشن نبودن و بیان نادرست مساله است. بنابر این شاید اغراق نباشد که بعضی از محققان معتقدند که خوب و درست روشن کردن مساله، معادل نیمی از فعالیت های پژوهشی است.

ابتدا لازم است تا مدل مفهومی تحقیق نمایش داده شود، تا سئوالات تحقیق از روی مسیر مربوطه مشخص گردند.

 

 

در این تحقیق با توجه به مدل مفهومی تحقیق سوالات زیر مطرح می گردند:

آیا میان اجزای سرمایه های معنوی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد ؟
آیا بین سرمایه انسانی و سرمایه مشتری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد ؟
آیا بین سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد ؟
آیا بین سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد ؟
2. آیا اجزای سرمایه های فکری موجب بهبودعملكرد سازمانی  میشود؟
آیا سرمایه مشتری موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود ؟
آیا سرمایه ساختاری موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود؟
آیا سرمایه انسانی موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود؟تشریح و بیان موضوع
با در یك تعریف ساده، سرمایه فکری، عبارتست از تفاوت بین ارزش بازاری و ارزش دفتری داراییهای یك شركت(Seetharaman et al.,2002). در تعریف دیگر، از سرمایه فکری به عنوان همه فرآیندها و داراییهایی نام برده می شود كه معمولا در تراز نامه منعكس نمی شوند (Bontis et al.,2000). متاسفانه هیچ تعریف جهانشمولی از سرمایه های فکری وجود ندارد. خود این سرمایه های فکری هم دارای یكسری اجزایی هستند كه در یك طبقه بندی ساده شامل سه نوع سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری می باشد (Bontis et al.,2000).

سرمایه انسانی: شامل ذخیره دانش اعضای یك سازمان است كه شامل شایستگها و طرزفكرهای كاركنان است.

سرمایه ساختاری: شامل همه مخازن دانش غیر انسانی در یك سازمان است كه شامل پایگاه داده ها ، چارتهای سازمانی و فرآیندها و استراتژیها و … .است كه به سازمان ارزشی فراتر از مواد آن می دهد.

سرمایه مشتری: عبارتست از دانش گرفته شده در كانالهای بازاریابی و روابط مشتری یك سازمان است (Bontis et al.,2000).

طبقه بندیهای مختلفی از سرمایه های فکری ارائه شده است.(Seetharaman et al.,2002and Petty et al.,2000 and Chen et al.,2004).

بطور كلی باید گفت كه مهمترین جز اصلی و اساسی سرمایه فکری، سرمایه انسانی است و دو سرمایه دیگر تابعی از سرمایه انسانی است (Chen et al., 2004).

 

متاسفانه سازمانها به این سرمایه های فکری توجهی ندارند و از نقش آنها در تحقق اهداف خود، غافل هستند زیرا این سرمایه های فكری را نمی شناسند و قادر به انداره گیری آنها نیستند.

تحقیق حاضر در پی آن است كه ببیند:

1- آیا سرمایه های فکری موجب بهبود عملکرد سازمانی می شود یا نه؟

2- آیا این اجزا سرمایه های فکری با همدیگر ارتباطی دارند یا نه؟

ضرورت و اهمیت انجام تحقیق
همانطوری كه قبلا اشاره شد امروزه قسمت اعظم داراییهای سازمانها را داراییهای نامشهود تشكیل میدهند و روش های حسابداری قادر به اندازه گیری آنها نیستند (Sullivan et al., 2000). از طرفی در این اقتصاد دانشی، موفقیت سازمانها به توانایی مدیریت این داراییها نامشهود بستگی دارد. مر[1]و همكارانش دلایلی را برای توجه و اندازه گیری سرمایه های فکری برشمرده اند كه عبارتند از:

1- كمك به سازمانها برای تنظیم استراتژیهای آنها.  

2- ارزیابی اجرای استراتژیها.

3- كمك به تصمیمات گسترش و تنوع.

4- استفاده از نتایج اندازه گیری سرمایه های فكری به عنوان مبنایی برای جبران خدمات.

5- ابلاغ این داراییها به ذینفعان خارجی سازمانها (Marr,et al.2003).

6- و دلیل دیگر برای انجام اینكار این است كه اندازه گیری سرمایه فكری بطور كامل و دقیق، می تواند ارزش و عملكرد شركتها را اندازه گیری كند چون كه در یك جامعه مبتنی بر دانش، دانش بخش مهمی از ارزش یك كالا و نیز بخش مهمی از ثروت یك شركت را تشكیل می دهد (Kannan et al.,2004 and Chen et al.,2004).

اگر چه ما قادر به اندازه گیری دقیق این داراییها نیستیم ولی حداقل با توجه به آنها و اطلاع از نقش آنها در عملكرد سازمانی سازمانها، به اهمیت سرمایه گذاری بر روی این داراییها پی می بریم (San`chez et al.,2000).

فرضیه‌های تحقیق
فرضیه‌های این تحقیق عبارتنداز:

سرمایه انسانی با سرمایه مشتری ارتباط معنادار و مثبتی دارد.
سرمایه انسانی با سرمایه ساختاری ارتباط معنادار و مثبتی دارد.
سرمایه ساختاری با سرمایه مشتری ارتباط معنادار و مثبتی دارد.
سرمایه مشتری موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود.
سرمایه ساختاری موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود.
سرمایه انسانی موجب بهبود عملكرد سازمانی می شود.
ضمناً سهم هریک از سرمایه های مشتری و ساختاری و انسانی در بهبود عملکرد سازمانی چه میزانی می باشد؟اهداف انجام تحقیق
مهمترین اهداف انجام این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه كرد:

شناخت انواع داراییهای نامشهود، طبقه بندیهای آنها و روش های اندازه گیری آنها.
بررسی ارتباط سرمایه های فکری با عملكرد سازمانی.
اطلاع از وضعیت( نسبی) این سرمایه های فکری.
ارائه راهكارها و پیشنهادات لازم برای بهبود سطح این سرمایه های فکری. روش انجام تحقیق
نوع تحقیق بر اساس هدف، كاربردی توصیفی است و  روش آن بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است و به طور مشخص از نوع مدل معادلات ساختاری است.

روش های گردآوری اطلاعات
ابزار اصلی پرسشنامه است که جهت سنجش سرمایه های فکری بکار می رود و همچنین از اسناد و مدارك سازمانی و مالی نیز برای سنجش عملکرد سازمانی که به روش

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 02:38:00 ق.ظ ]