یکی از ضوابط زندگی خصوصی افراد این است که شخص در صورت تمایل بتوانند آن را مخفی و دور از دسترس دیگران قرار دهد. لازمه این امر ممنوعیت تجسس و تفتیش از یک سو و ممنوعیت اشاعه و انتشار احوال شخص و ابعاد زندگی خصوصی او از سوی دیگر است، تفتیش و تفحص مسأله فوق را زیر سوال می برد. در این خصوص در قرآن آمده است: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن الم و لا تحسبوا و … » «ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمانها بپرهیزید، به راستی که بعضی از گمانها گناه است و تجسس نکنید.» همان طور که می بینیم از مومنان خواسته شده است که از جستجو و کنجکاوی در عقاید و اعمال دیگان برحذر باشند. در روایات نیز کنجکاوی در احوال و اعمال دیگران ممنوع اعلام گردیده و مرتکبین این امر به مجازات تهدید شده اند. تجسس یعنی جستجو از آنگه که صاحبان آن امور کتمان می کنند و تمایل به پوشیده ماندن آن دارند. بنابراین تردید در خصوص حرمت این عمل باقی نمی ماند. بدیهی است که دستورات و الزامات قرآن و روایات در ممنوعیت دخالت و تجسس و کنجکاوی در افعال مردم فقط در مورد رابطه آنان با یکدیگر نبوده بلکه در مورد خود آنان نیز خواهد بود. چرا که تلاش و کنجکاوی در کشف زشتی ها و

 

انتشار آنها آثار سوء و نامساعدی را به بار خواهد آورد، هر چند آثاری از مفاسد اجتماعی و منکراتی را در سطح جامعه نمی­توان انکار کرد. اما عفت ذاتی جامعه اسلامی ایران که برگرفته از شریعت اسلام و سنت های دیرین و تربیت ناخودآگاه مذهبی آنان می باشد موجب شده است مردم در قبال برچسب خوردن افراد به منافیات عفت از خود حساسیت نشان دهند و همین حساسیت باعث گردیده تا افرادی که برچسب این اعمال به آنها زده می شود شدیداً از لحاظ اجتماعی سرکوب و آسیب پذیر شوند. همچنین باید گفت به محض اینکه به شخص برچسب «مجرم» زده می شود از ارتکاب جرم کوچک تا جرم بزرگی گام کوتاهی خواهد بود(میرمحمدصادقی: پیشین، ۲۳۵).

 

با توجه به آنچه بیان شده اجرای اصل ممنوعیت و حرمت تجسس به طور چشمگیری مانع کشف اعمال منافی عفت می گردد. به عنوان مثال بر طبق تحقیقات انجام شده حدود یک چهارم جرایم توسط پلیس کشف می شود و سه 

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 04:01:00 ق.ظ ]