برای شناسایی قراردادهای جدید و نوظهور، ابتدا باید ماهیت قرارداد مذکور مشخص و تبیین شود تا آثار و نتایج آن نیز به تبعِ ماهیت آن مشخص شود. با توجه به اینکه اثر هر عقدی متفاوت از عقود دیگر است، از این رو ضروری دیدیم عقودی را که احتمالاً قالبی مناسب برای این قرارداد باشد  بررسی کنیم تا ببینیم کدام یک از عقود، می­تواند تایم شرینگ را در خود بگنجاند. قرارداد تایم شرینگ با توجه به اینکه در قالب عقود تملیکی قابل انتقال است؛ باید در میان این عقود، قراداد مذکور را جستجو کرد. باتوجه به تعریف عقد قرض در ماده 648  ق.م.، میتوان گفت که این عقد قالبی نامناسب برای قرارداد بیع زمانی است و از آنجایی که در معاوضه دو نوع کالا مبادله می­شوند، بدون آنکه یکی از عوضین مبیع باشد و دیگری ثمن، لذا این عقد نیز قالبی نامناسب برای بیع زمانی است. بنابراین عقودی را که بیع زمانی احتمال دارد در قالب آنها قرار ‌گیرد را در مطالب آتی به طور تفصیلی تجزیه و تحلیل می‌کنیم.

1ـ عقد صلح

عقد صلح عقدی است که برای رفع نزاع و قطع کشمکش وضع شده است. اما به اعتقاد برخی از فقها این تعریف حکمت وضع حکم است نه علت وضع آن،[2] پس دامنه­ی این عقد به مواردی که نزاعی رخ داده یا اختلافی وجود داشته باشد، محدود نمی­شود، بلکه عقد صلح، عقدی مستقل در کنار سایر عقود است، که این مستقل بودن را می­توان از مواد 752 و 758 ق.م. برداشت نمود. بنابراین صلح عقدی

 

مستقل است، اگرچه نتیجه­ی عقود دیگر را در پی داشته باشد. مستقل بودن این عقد باعث گسترش معاملات می­شود و قالبی بسیار وسیعتر از سایر عقود است و نیز مبین حاکمیت اراده است. از ماده 758 می‌توان هم صحت صلح ابتدایی و هم صلح دعوا را برداشت نمود. صلح ابتدایی (در مقابل صلح دعوا) را چنین تعریف نموده­اند: «صلحی که در مورد آن نه نزاع محقّقی بین طرفین عقد صلح وجود دارد و نه توقّع نزاعی در آینده فیمابین خود دارند»[3] صلح مورد نظر ما در این نوشتار صلح ابتدایی است. با توجه به ناتوانی عقود معین در برآوردن نیاز­مند­یها و عدم گنجایش نیاز­های افراد در آن قالبها، عقد صلح بهترین قالب برای جبران این نقیصه است، یکی  از حقوقدانان در این زمینه می­فرمایند: «از 

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 07:59:00 ق.ظ ]