پایان نامه ارتباط بین جو سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی | ... | |
فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول کلیات تحقیق.. . 1-1- مقدمه.. 1-2- بیان مسئله تحقیق.. 6 1-3- ضرورت انجام تحقیق.. . 1-4- اهداف تحقیق.. 7 1-5- فرضیههای تحقیق.. 8 1-6-قلمرو پژوهش.. 8 1-6-1 قلمرو موضوعی 8 1-6-2 و قلمرو مکانی 8 1-6-3 و قلمرو زمانی 8 1-7- تعاریف نظری و عملیاتی (مفهومی و عملیاتی):.. 9 1-7-1-جوّ سازمانی: 9 1-7-2- تعهد سازمانی: 9 1-7-3- خودکارآمدی: 10 1-8- مدل مفهومی تحقیق.. 10 فصل دوم ادبیات تحقیق وچارچوب نظری.. . 2-1- مقدمه.. 2-2- جوّ سازمانی.. 13 2-2-1- تعاریف جوّ سازمانی 14 2-2-2- انواع جوّ سازمانی 17 2-2-3- رویکرد های جوّ سازمانی 32 2-2-4- عوامل مؤثر بر جو سازمانی 35 2-3-خودکارآمدی.. 37 2-3-1-تعاریف خودکارآمدی 42 2-3-2-اثرات باورهای خودکارآمدی 45 2-3-3- منابع باورهای خودکارآمدی 46 2-3-4- مراحل رشد خودکارآمدی 47 2-4- تعهد سازمانی.. 49 2-4-1- مفاهیم و تعاریف تعهد سازمانی 49 2-4-2- اهمیت تعهد سازمانی و ایجاد آن 51 2-4-3- فرایند ایجاد تعهد سازمانی: 52 2-4-4- انواع تعهد 53 2-4-5-دیدگاههای تعهد سازمانی 55 2-4-6- شاخصهای تعهد سازمانی 58 2-4-11- راهبردهای افزایش تعهد سازمانی 59 2-6- مطالعات انجام یافته در داخل کشور:.. 65 2-7- مطالعات انجام یافته در خارج از کشور… 67 نتیجه گیری و خلاصه.. 71 فصل سوم روش تحقیق.. 73 3-1- مقدمه.. 74 3-2- روش تحقیق.. 75 3-3- جامعه آماری پژوهش.. 75 3-4- نمونه و روش نمونهگیری:.. 75 3-5- روش گردآوری دادهها:.. 76 3-6- ابزارهای گردآوری اطلاعات.. 76 3-6-1- پرسشنامه جوّ سازمانی هالپین و کرافت: 77 3-6-2- پرسشنامه خودکارآمدی شرر: 77 3-6-3- پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر 1997: 78 3-7- روایی پرسشنامهها: 79 3-8. پایایی.. 81 3-9- روشهای آماری تجزیه و تحلیل دادهها:.. 82 فصل چهارم تجزیه و تحلیل دادهها.. . 4-1- مقدمه.. 85 4-2- دادههای جمعیت شناختی.. 86 4-2-1- توزیع فراوانی نمونه ها برحسب جنسیت 86 4-2-2- توزیع فراوانی آزمودنی ها بر حسب طبقه سنی 87 4-2-3- توزیع فراوانی نمونه ها برحسب سابقه خدمت 88 4-2-4- توزیع فراوانی نمونه ها برحسب نوع استخدام 90 4-2-5-توزیع فراوانی نمونه ها بر حسب مدرک تحصیلی 92 4-3- توصیف داده ها.. 94 4-4- تحلیل استنباطی دادهها:.. 98 4-4-1- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال اول تحقیق 98 4-4-2- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال دوم تحقیق 104 4-4-3- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال سوم تحقیق 107 4-4-4- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال چهارم تحقیق 110 4-4-5- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال پنجم تحقیق 113 4-4-6- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال ششم تحقیق 116 4-4-7- تجزیه و تحلیل داده های مربوط به سوال هفتم تحقیق 119 فصل پنجم یافته ها، بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها.. . 5-1- جمع بندی پژوهش.. 127 5-2- یافته های پژوهش:.. 128 5-3- بحث وتفسیر:.. 131 5-4- نتیجه گیری:.. 133 5-4- محدودیتهای پژوهش:.. 136 5-5- پیشنهادها:.. 135 5-5-1- پیشنهادهای کاربردی: 135 5-5-2-پیشنهاد برای پژوهشهای بعدی: 136 منابع.. 144 چکیده: پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی علّی بوده است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 2300 نفر کارکنان گمرک ایران بود وبر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 329 نفرتعیین و سپس با روش نمونهگیری تصادفی ساده ، انتخاب شدند. دادهها با بهره گرفتن ازپرسشنامههای جوّ سازمانی هالپین کرافت (1982)، تعهد سازمانی آلن ومییر (1997) و خودکارآمدی شرر (1984) جمعآوری گردید. روش تجزیه و تحلیل، روشهای آمار توصیفی (برای محاسبه شاخصهای مرکزی و شاخصهای پراکندگی) و آمار استنباطی ( روشهای رگرسیون، آزمون معنیدار بودن همبستگی F وشاخص پیش بینی ضریب β ،تحلیل مسیر و همچنین ترسیم مسیر برای نمایش خطی اثرات متغیرها بر یکدیگر) میباشد، البته از نرمافزار19SPSS نیز در موارد مورد نیاز بهره برداری شده است. روایی پرسشنامهها با توجه به استاندارد بودن آنها از سوی متخصصان، اساتید راهنما و مشاور مورد ارزیابی و بازنگری و تایید قرار گرفت. ضریب پایایی بوسیله آزمون آلفای کرونباخ برای محک اعتبار پرسشنامههای خودکارآمدی ،تعهد سازمانی وجوّ سازمانی به ترتیب92/0، 97/0 و 85/0 بدست آمد. یافته ها نشان داد بین جو ّسازمانی باخودکارآمدی وتعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.بعبارتی با اطمینان95 % میتوان گفت که جوّ سازمانی حاکم بر سازمان بر خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان تاثیر گذار میباشد و با بهره گرفتن از آن میتوان در جهت ارتقاء خودکارآمدی و تعهد سازمانی اقدام نمود. از طرفی مشخص گردید جوّ سازمانی حاکم بر گمرک ایران در حد متوسطی بوده ، کارکنان در حد متوسطی به خودکارآمدی خود معتقدند و از باورهای متوسطی نسبت به توانایی خود در انجام وظایف شغلی برخوردارند و دارای تعهد سازمانی به میزان قابل قبولی هستند. همچنین نتایج یافته ها نشان داد متغیرهای جمعیتشناختی (سن، جنس، تحصیلات و سابقه کار) بر جوّسازمانی وتعهد سازمانی کارکنان موثر نمیباشند. ولی رابطه معناداری با خودکارآمدی دارند. کلید واژه: جوّسازمانی؛ خودکارآمدی؛ تعهد سازمانی ؛گمرک ایران مقدمه سازمان ترتیب منظم دستیابی به اهداف مشخص است. در عصر حاضر تقریباً جایی که فاقد سازمانی باشد نمیتوان یافت. و غلبه سازمانها بر تمام شئون زندگی یک دلیل اهمیت آنها است. مطالعات نشان داده موفقیت هر سازمان مستقیماً به رهبری موثر منابع انسانی آن وابسته است. بدیهی است تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمام عواملی است که تعامل نظاممند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا میبخشد و یکی از آن عوامل، نیروی انسانی در تمام سطوح سازمان است که راهبُردیترین منبع هر سازمان است. بر حسب نظر بندورا (1993) وقتی فرد باور داشته باشد که توانایی پیشرفت و کسب موفقیت را داراست به خودکار آمدی دست یافته است. الگوی فکری، انگیزش، واکنشهای هیجانی و برداشت انسان از خودکار آمدی خود از طریق انتخاب فعالیتها، میزان تلاشی که برای یک موقعیت صرف میکند، هنگام انجام یک فعالیت بر عملکردش تأثیر دارد. بنابراین شخص با خودکارآمدی قوی با انگیزه بالاتر و پافشاری بیشتر با موانع روبرو شده و کارآیی بیشتری از خود نشان خواهد داد. پارسونز تعهد سازمانی را وفاداری به ارزشها، انتظارات و هدفهای سازمان و تعهد حرفهای را داشتن احساس مسئولیت و علاقه نسبت به حرفهای خاص و اجتماع حرفهای میداند. لذا تعهد سازمانی موجب حضور فعال فرد در سازمان شده؛ میزان تمایل به ادامه فعالیت فرد در موسسه افزایش داده و در نهایت بازده عملکرد شغلی او بیشتر میشود.جوّ سازمانی ویژگی نسبتاً پایدار از سازمان است که موجب تمایز آن از سایر سازمانها میشود و متضمن ادراک جمعی متجلی شده در عواملی چون استقلال، اعتماد و پیوستگی، حمایت، هویت، شناسایی، ابداع و بیطرفی است و از طریق تعاملهای بین اعضاء ایجاد میشود. به عنوان مبنایی جهت تغییر موقعیت، مورد استفاده قرار میگیرد و منعکسکننده هنجارها، ارزشها، طرز تلقیها و نگرشها از فرهنگسازمانی است. همچنین به عنوان منبعی مؤثر و بالقوه جهت شکلدهی رفتار عمل میکند. (پور سیف، 1385،4) بنابراین برای توجه و تقویت این ویژگیهای مهم، شناسایی و مطالعه متغیرهای مذکور بر روی کارکنان گمرک ایران[1] )ستاد مرکزی گمرک ایران( مد نظر قرار گرفت. با نگاهی دقیق مشخص میشود کارآیی و اثربخشی آن به منابع انسانی خوب آن وابسته است. به نظر میرسد در سالهای اخیر کارکنان مورد بیتوجهی از سوی مسئولین قرارگرفتهاند و این امر سبب بروز رفتارها و عملکردهای متفاوت کارکنان گردیده است. با توجه به مراتب ذکر شده فوق تحقیق حاضر به بررسی وضعیت کنونی خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان و رابطهشان با جوّسازمانی پرداخته است. 1-2- بیان مسئله تحقیق امروزه مدیران دریافتهاند که پرورش نیروی انسانی کارآمد و توسعه منابع انسانی راهی است میانبر که میتواند سازمانها را در جهت تحقق هرچه بهتر اهداف یاری کند. در این برهه از زمان مزیتی که سازمانها برای پیشی گرفتن از یکدیگر دارند تنها بهکارگیری فنآوری جدید نیست، بلکه در افزایش اعتمادبهنفس و میزان تعهد و وابستگی کارکنان به اهداف سازمانی است. اکنون در موقعیتی قرار داریم که داشتن کارکنان پر انرژی خلاق و سرمایه انسانی متعهد یکی از مهمترین منابع در نظر گرفته میشوند (ایراننژاد پاریزی،1385) بنابراین راهبُردیترین منبع هر سازمان، نیروی انسانی است و عملکرد سازمان به عملکرد افرادش وابسته است. هر یک از افراد دارای ویژگیهای منحصر به خود هستند که آنها را با خود به سازمان میآورند و آن را تحت تأثیر خود قرار میدهند. از مهمترین خصوصیات افراد خودکارآمدی آنهاست. خودکارآمدی فرد به باور فرد نسبت به توانایی انجام وظایف محوله اشاره دارد. و بر این موضوع دلالت دارد که نحوه اندیشه، باور و احساس افراد بر رفتار آنها اثر میگذارد. به عبارت دیگر خودکارآمدی فرد ممکن است عملکرد او را تقویت یا تضعیف کند، همچنین بر نوع فعالیتها و محیطهایی که شخص
انتخاب میکند اثر گذارد. به زعم بندورا[2] (1976) افرادی که از نظر انتظار بازده در سطح بالایی هستند، هنگام تعقیب اهداف، خودکارآمدی آنها فعال خواهد ماند و این افراد هنگام مواجه با چالش بر انجام وظایف پافشاری میکنند، اهداف شخصی عالیتری برای خود تعیین کرده و تعهد بیشتری به تحقق اهداف و سازمان از خود نشان میدهند (مختاری، 1386). تعهد و پایبندی مانند رضایت، دو طرز تلقی نزدیک به هم هستند که به رفتارهای مهمی مانند جابجایی و غیبت اثر میگذارند. همچنین تعهد و پایبندی میتواند پیامدهای مثبت و متعددی داشته باشند، کارکنانی که دارای تعهد و پایبندی هستند، نظم بیشتری در کار خود دارند، مدت زمان بیشتری در سازمان میمانند و بیشتر کار میکنند. مدیران باید تعهد و پایبندی کارکنان را به سازمان حفظ کنند و برای این امر باید بتوانند با بهره گرفتن از مشارکت کارکنان در تصمیمگیری و فراهم کردن سطح قابل قبولی از امنیت شغلی برای آنان، تعهد و پایبندی را بیشتر کنند. گرینبرگ و بارون[3] مفهوم تعهد سازمانی را درجه درگیری افراد با سازمان و علاقه آنها به ادامه کار در سازمان میدانند (کرمانی،1387). از این رو مشاهده میشود که تعهد سازمانی، تحت تأثیر عوامل محیط کاری است. اهمیت مطالعه جو و فرهنگ واحدهای اجتماعی بر نمونه کلاسیک لوین[4] (1963) استوار است که در آن اشارهشده که رفتار در نتیجه تعامل بین فرد و محیطش شکل میگیرد. معمولاً فرد بر مبنای ادراک شخصیاش از یک موقعیت به آن واکنش نشان میدهد. موقعیت کاری یا محیط سازمان، فضایی را ایجاد میکند که رفتار اعضای سازمانی را تحت تأثیر قرار میدهد. جوّ سازمانی همچنین احساسی که به افراد منتقل میشود و نحوه تعامل اعضای سازمان باهم و با اربابرجوع و مراجعهکنندگان است. هوی و ولفولک[5] (1993) بر این باورند که پژوهشهای اندکی رابطه خودکارآمدی و جو´سازمانی را مورد مطالعه قرار دادهاند. بنابراین برای تقویت و توجه به این ویژگیهای فوق الذکر این پژوهش بدنبال بررسی تاثیر جوسازمانی بر خود کارآمدی و تعهد سازمانی درستاد مرکزی گمرک ایران و پاسخ به سوالات زیر می باشد: 1) آیا بین جوّ سازمانی در گمرک با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان گمرک ایران رابطه وجود دارد؟ 2) آیا بین متغیرهای جمعیتشناختی با جوّ سازمانی ، خودکارآمدی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد؟ 1-3- اهداف تحقیق 1) تعیین رابطه جوّ سازمانی با خودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 2) تعیین رابطه جوّ سازمانی با تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 3) تعیین رابطه بین تعهد سازمانی وخودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 4) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه کار، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با جوّ سازمانی ستاد مرکزی گمرک ایران. 5) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه خدمت، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با خودکارآمدی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 6) تعیین رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه خدمت، نوع استخدام، تحصیلات، سن) با تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 7) تعیین میزان تعهد سازمانی، خودکارآمدی کارکنان و میزان جوّ سازمانی 8) تعیین رابطه بین جوّ سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان ستاد مرکزی گمرک ایران. 1-4- فرضیههای تحقیق 1- بین جوسازمانی و خودکارآمدی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد. 2- بین جو سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد. 3- بین تعهد سازمانی و خودکارآمدی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد. 4- بین متغیرهای جمعیتشناختی (جنسیت، سابقه کار، نوع استخدام، تحصیلات، سن) و جوّ سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد. 5- بین متغیرهای جمعیتشناختی و خودکارآمدی رابطه معنیداری وجود دارد. 6- بین متغیرهای جمعیتشناختی و تعهد سازمانی رابطه معنیداری وجود دارد. 7- بین جو سازمانی با خودکارآمدی و تعهد سازمانی کارکنان رابطه معنیداری وجود دارد.
1-5-قلمرو پژوهش 1-5-1 قلمرو موضوعی قلمرو موضوعی تحقیق در حقیقت تاثیر جوّسازمانی باخودکارآمدی و تعهد سازمانی می باشد 1-5-2 و قلمرو مکانی همچنین قلمرو مکانی تحقیق نیز ستاد مرکزی گمرک جمهوری اسلامی ایران می باشد. 1-5-3 و قلمرو زمانی . قلمرو زمانی تحقیق نیز شش ماهه اول سال 1393 می باشد.
1-6- تعاریف نظری و عملیاتی (مفهومی و عملیاتی): 1-6-1-جوّ سازمانی: الف -تعریف مفهومی: -جو سازمانی عبارت است از: «مجموعه ای از حالات، خصوصیات یا ویژگیهای حاکم بر یک سازمان که آن را گرم، سرد، قابل اعتماد، غیرقابل اعتماد، ترس آور یا اطمینان بخش، تسهیل کننده یا بازدارنده می سازد واز عواملی مانند:رضایت شغلی، شخصیت، رفتار، سوابق، نوع مدیریت، فرهنگ سازمانی، روحیه، انگیزش، ساختار، تکنولوژی و غیره بوجود میآید و سبب تمایز دو سازمان مشابه از هم میشود.»(طوسی،1372 به نقل از نکوکار، 1388). – جوّ سازمانی را به کیفیت درونی سازمان، آن گونه که اعضای سازمان این کیفیت را تجربه و ادراک میکنند تعبیر میکنند و جو را دلالت بر ادراک کارکنان سازمان که بازتاب هنجارها، مفروضات و باورهای سازمانی است، میدانند (علاقهبند،1382، 183). ب-تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از جوّ سازمانی ویژگیهای درونی که یک سازمان را از سازمان دیگر متمایز میکند یا بر روی رفتار آن اثر میگذارد و همچنین ادراک کارکنان و توصیفهای آنها از ویژگیهای درونی سازمان است که از طریق پرسشنامه بسته استاندارد هالپین وکرافت (1982) سنجیده میشود. 1-6-2- تعهد سازمانی: الف-تعریف مفهومی: -عبارت است از نگرشهای مثبت یا منفی افراد به کل سازمانی که در آن مشغول به کارند. شخص نسبت به سازمانی که در آن کار میکند احساس وفاداری قوی داشته و از این طریق خود را مورد شناسایی قرار میدهد. به عبارت دیگر فردی که متعهد شده است هویت خود را از سازمان میگیرد، و در سازمان مشارکت دارد و در آن میآمیزد و از عضویت در آن لذت میبرد. (ساروقی، 1375،65) ب- تعریف عملیاتی: باور قاطع افراد درباره ارزشها و اهداف سازمان و تمایل بیشتر به حفظ عضویت در سازمان که بر اساس پرسشنامه بسته استاندارد مییر و آلن سال (1997) به دست میآید. 1-6-3- خودکارآمدی: الف- تعریف مفهومی: باورهای افراد در مورد قابلیتها و لیاقتهای خودشان برای اعمال کنترل بر عملکرد خویشتن بر رویدادها و حوادث موثر بر زندگی، باورهای خودکارآمدی نامیده میشود (بندورا 1993، به نقل از امیری، 1386، 8). ب- تعریف عملیاتی: باورهای افراد در مورد قابلیتها و لیاقتهای خودشان برای اعمال کنترل بر عملکرد خویشتن بر رویدادها و حوادث موثر بر زندگی، که از طریق پرسشنامه بسته استاندارد شرر و همکاران (1984) مورد ارزیابی قرار میگیرد. 1-7- مدل مفهومی تحقیق تعهد سازمانی سابقه کار تحصیلات، نوع استخدام، سن تعهد سازمانی و خودکارآمدی بعنوان متغیرهای ملاک در نظر گرفته شده و با بهره گرفتن از جوّ سازمانی حاکم بر سازمان بعنوان متغیر پیشبین که ناشی از روابط پویای افراد درون سازمان میباشد مورد بررسی واقع شدند وعوامل جمعیتشناختی(جنسیت،سابقه کار،تحصیلات،سن) بعنوان متغیر تعدیلکننده عمل می کنند.هر یک از متغیرهای پیشبین وملاک توسط پرسشنامههای استاندارد بررسی قرار گرفتند وچون داده ها کمّی میباشد، بنابراین با بهره گرفتن از آمار توصیفی وآمار استنباطی قابل اندازه گیری میباشند. فصل دوم ادبیات تحقیق و چارچوب نظری مقدمه در این فصل پژوهشگر مطالب جمعآوری شده را در دو بخش مبانی نظری وپیشینه تحقیق مرتبط با موضوع تنظیم و ارائه نموده است.بخش اول که مبانی نظری است شامل چهار قسمت میباشد؛قسمت اول به بیان تعاریف، نظریهها، مطالعات انجام شده، رویکردها،عوامل موثر و ابعاد ومولفههای تشکیل دهنده جوّ سازمانی پرداخته، قسمت دوم در رابطه با متغیر خودکارآمدی مطالب مرتبط با تعاریف،اثرات ،اهمیت ومنابع باورهای خودکارآمدی،مراحل رشد خودکارآمدی و راهبردهای بهبود آن، ارائه گردیده است. قسمت سوم به بیان تعاریف، اهمیت و انواع تعهد سازمانی، دیدگاهها،شاخصها، ابعاد ومولفهها، پیششرطها و راههای بهبود و افزایش تعهد سازمانی پرداخته شده است.در قسمت چهارم نیز گمرک ایران معرفی و ماموریت ووظایفش بیان شده است.بخش دوم شامل تحقیقات داخلی و بینالمللی انجام شده بر متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش میباشد. در نهایت مطالب جمعبندی شده و مدل مفهومی بیان گردیده است. بخش اول: مبانی نظری پژوهش قسمت اول: 2-2- جوّ سازمانی ماهیت محیطهای اجتماعی کار در سازمانها، از موضوعهای مورد توجه علوم رفتاری و اجتماعی است. مطالعه زمینههای اجتماعی رفتار انسان، در دهههای 1920 و 1940، با تحقیقات «کرت لوین» آغاز شد. لوین معتقد بود که رفتار انسان تابع عامل شخصیت یا نیازهای فرد یا نیروهای روانی و اجتماعی محیط فرد است. از این رو توجه به توصیف و تحلیل محیطها به عنوان میدان نیروهایی که رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهند، حائز اهمیت است. حاصل این اعتنا در محیطهای سازمانی، مطالعات پیرامون جوّ سازمانی و مفاهیمی نظیر آن است (علاقهبند به نقل از کرمانی، 1387، 83). یکی از عواملی که می تواند به مدیر یاری رساند تا بتواند وظایف محوله را به درستی انجام دهد، شناخت فرهنگ و جوّ سازمانی حاکم بر سازمان است(که به تمام محیط داخلی سازمان اشاره دارد، وزمانی که نیازهای نقش بوروکراتیک و نیازهای فردی اعضای سازمان در محیط کار در تعامل با یکدیگرقرارمیگیرند، رابطه پویایی بین آنها پدید میآید. با کنشهای متقابل اعضای سازمان به مرور، ارزشها، هنجارها، باورها و روش های مشترکی شکل میگیرد). تحلیل شرایط درونی سازمان مستلزم تمرکز بر دو مفهوم مرتبط فرهنگ و جوّ سازمانی است. هر دو مفهوم اشاره میکنند به اینکه رفتار در سازمان فراتر از جوانب رسمی و فردی ، تحت تأثیر نیروهای پیدا و ناپیدا درون سازمانی قرار میگیرد (علاقهبند1382،182). تحقیقات درباره جوّ سازمانی با رویکردهای متفاوتی صورت گرفته و در نتیجه در مفهوم پردازی جوّ سازمانی به اجزا و روابط متقابل گوناگونی تأکید شده است. راهبردهای تحقیق شامل مطالعات میدانی، ارزیابی ادراکات کارکنان سازمانها، مشاهده جوانب عینی سازمانها و دستکاری آزمایشی متغیرهای اجتماعی بوده است (علاقهبند 1387، 84). هوی و میسکل (1379) معتقدند که رفتار در سازمانها تابعی از انتظارات رسمی، نیازهای فردی و اهداف سازمانی نیست بلکه نتیجه روابط پویای این عناصر است. شرکت کنندگان در یک سازمان، مجموعهای از صفات منحصربه فرد احساسات، ارزشها، نیازها و انگیزهها را با خود به محل کار میآورند. این خصوصیات شخصی در جنبههای منطقی و برنامهریزی شده زندگی سازمان دخالت میکند به علاوه یک نوع احساس هویت جمعی ظاهر میگردد که تجمعشان افراد را به شخصیت متمایز در محل کار تبدیل میکند. این احساس طبیعی ناشی از محل کار تحت عناوین متعدد از جمله جوّ سازمانی، فرهنگ سازمانی، خصوصیت سازمانی، محیط اجتماعی، ایدئولوژی، سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی تحلیل و مطالعه شده است(خطیبانی، 1386، 4). 2-2-1- تعاریف جوّ سازمانی جوّ در فرهنگ فارسی عمید به معنای فضای مابین زمین و آسمان و اتمسفر معنی شده است و در اصطلاحات علوم رفتاری واجتماعی برای توضیح محیط کار عمومی انسان در سازمانهای جامعه با اصطلاحات متعددی متداول شده است. از جمله با اصطلاحاتی از قبیل بوم و محیط اجتماعی-فرهنگی، حال و هوا، زمینه یا میدان، فضا، اقلیم، جو، فرهنگ و … بکار رفته و این اصطلاحات به کیفیت درونی یک سازمان اشاره میکنند. جوّ سازمانی به معانی فضای سازمانی، اقلیم سازمانی و اوضاع و احوال به کار رفته است (بدری قره قشلاقی،1380،30). جوّ سازمانی عبارت است از: مجموعه ای از حالات، خصوصیات یا ویژگیهای حاکم بر یک سازمان که آن را گرم، سرد، قابل اعتماد، غیرقابل اعتماد، ترس آور یا اطمینان بخش، تسهیل کننده یا بازدارنده میسازد واز عواملی مانند:رضایت شغلی، شخصیت، رفتار، سوابق، نوع مدیریت، فرهنگ سازمانی، روحیه، انگیزش، ساختار، تکنولوژی وغیره به وجود میآید و سبب تمایز دو سازمان مشابه از هم میشود (طوسی،1372 ، به نقل از نکوکار، 1388). جوّ سازمان یکسری خصوصیت داخلی است که سبب تمایز سازمانها از یکدیگر و از عوامل مؤثر در بالا بردن روحیه کارکنان است. در سازمانی که کارکنان با یکدیگر صمیمی هستند و به کار خود دلگرمند و به محیط کار خود علاقمندند و در ارتباط با هم آسوده بنظر میرسند، مشارکت، همدلی، همکاری و تلاش زیادی دیده میشود. حس اعتماد و صراحت گفتار وجود دارد. افراد میتوانند عقاید خود را به آسانی ابراز کنند. انتقاد کمتر است و معیارهای رقابت انگیز مستمر است. تأکید بیش از اندازه بر قوانین و مقررات میشود. دستور کار و ضوابط حاکم سخت و انعطاف ناپذیر است و برای برانگیختن افراد روش انتقاد بیش از تشویق استفاده میشود. این تفاوتهای کیفی سازمان «جو سازمانی» نامیده میشود و این کیفیت درونی سازمانها که توسط افراد درک شده و روی رفتار آنها تأثیر گذارد که به آن جوّ سازمان گفته میشود. (ذاکر خطیبانی1386، 3) جوّ سازمانی مربوط به ویژگیهای قابل اندازهگیری محیط کار است که بطور مستقیم یا غیر مستقیم توسط کسانی که در این محیط کار میکنند درک شده است و فرض میشود که روی انگیزش و رفتارشان تأثیر میگذارد. (کیوتر و همکاران،2000 ) جوّ سازمانی ویژگی نسبتاً پایدار از سازمان است که موجب تمایز آن از سایر سازمانها میشود و متضمن ادراک جمعی متجلی شده در عواملی چون استقلال، اعتماد و پیوستگی، حمایت، هویت، شناسایی، ابداع و بی طرفی است و از طریق تعاملهای بین اعضاء ایجاد میشود. به عنوان مبنایی جهت تغییر موقعیت، مورد استفاده قرار میگیرد و منعکس کننده هنجارها، ارزشها، طرق تلقیها و نگرشها از فرهنگ سازمانی است. همچنین به عنوان منبعی مؤثر و بالقوه جهت شکلدهی رفتار عمل میکند. (پورسیف، 1385،4) از نظر روبرت استرینجر[6] جوّ سازمانی یعنی:«ادراکاتی که فرد از نوع سازمانی که در آن کار می کند دارد و احساس او به سازمان برحسب ابعادی مانند:استقلال، ساختار سازمانی، پاداش، ملاحظهگریها، صمیمیت و حمایت و صراحت» (هوی و میسکل،1382 ، 356). لیتوین و استرینجر پیشنهاد کردند که درک، یک عنصر اصلی از جو است و آن را به شکل زیر تعریف کردند. “مجموعهای از خصوصیات قابل اندازه گیری محیط کاری که مبتنی بر درک جمعی مردمی است که در آن محیط زندگی و فعالیت میکنند.” در حقیقت جوّ سازمان را میتوان شخصیت سازمان دانست. یعنی جو برای سازمان مثل شخصیت برای فرد است. به نظر مورن و لکوین[7]،جوّ سازمانی ویژگی نسبتا با دوامی از سازمان است که موجب تمایز آن سازمان از سایر سازمانها می شود و شامل ویژگیهایی به شرح ذیل است: متضمن ادراکات جمعی در مورد سازمانها و شامل مواردی ازقبیل:استقلال، اعتماد، جامعیت، حمایت، ابداع و عادلانه بودن است. هاجتس[8] جوّ سازمانی را به دو دسته کلی تقسیم بندی نموده، بعبارتی آنرا به یک توپ یخ شناور تشبیه کرده که قسمت بیرونی آن قابل رویت و قسمت داخلی آن غیر قابل رویت است و این دو بر روی هم جوّ سازمانی را تشکیل میدهند. قسمت بیرونی و قابل رویت عبارت از ساختار سلسله مراتب منابع مالی، اهداف سازمان، مهارتها و تواناییهای پرسنل، چگونگی وضعیت تکنولوژی سازمان، معمارهای عملکرد، اندازهگیری و سنجش کارآیی. در حالیکه قسمت داخلی و غیر قابل رویت، دارای سه سطح به ترتیب زیر میباشد: سطح اول: نگرشها تعامل اجتماعی و شخصی با همکاران، زیر دستان و فرادستان سطح دوم: هنجارها، احساسات و رضایت شغلی سطح سوم: ارزشها و پشتیبانی کنندگی (پورسیف،1385 ،26) 2-2-2- انواع جوّ سازمانی 2-2-2-1-دیدگاه هریسون[9] هریسون 4 نوع از جو را در سازمانهای امروزی با توجه به سبک رهبری مدیر تشخیص داد که عبارتند از: 1– جوّ قدرت محور: در این نوع سازمانها، ساختار قدرت به میزان بالایی قابل رویت است و زیردستان برای داشتن امنیت و پیشرفت شغلی به سرپرستان خود متکی هستند. تمام تصمیمات در راس سازمان صورت گرفته و رهبری دستوری اعمال میگردد. 2- جوّ نقش محور: در این نوع سازمانها نقش کارکنان و همچنین مدیریت بطور واضح و روشن تعریف شده و قوانین از منطق و عقلانیت برخوردار است. افراد مسئول و پاسخگوی کارهایی هستند که انجام میدهند. تغییرات به کندی صورت گرفته و شیوه های منظم عملیات نیز از عقلانیت برخوردار است. 3- جوّ وظیفه محور: در این نوع سازمانها، همه کوششها در جهت تحقق اهداف هدایت میشوند. پاداش بر اساس میزان همکاری برای برآورده شدن اهداف سازمان صورت میگیرد و فعالیتها، قوانین و مقررات با توجه به هدف اصلی سازمان صورت گرفته و افراد غیر ماهر آموزش داده میشوند. این جو بیشتر متوجه شرکتهای خلاق که معمولاً حرفه و تخصص افراد را به خدمت میگیرند، میباشد. 4- جوّ مردم محور: سازمانهایی که سرپرستان آن به زیر دستان خود اختیار دادهاند و قوانینی انعطاف پذیر، ارزشها و نیازهای کارکنان را در بر میگیرد. هدف اصلی اینگونه
[یکشنبه 1398-07-14] [ 01:27:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|