دوستان و دشمنان را می شناسم من» (همان: 123)

در این شعر صورت زبانی «آب» در میانه سطر و با فاصله –عیناً- تکرار شده است.

«خانه‌ام «آتش» گرفته است. «آتشی» جانسوز.

هر طرف می‌سوزد این آتش،

پرده‌ها و فرش‌ها را، تارشان با پود» (همان، زمستان، 1388: 67).

در این شعر هم، شاعر صورت زبانی «آتش» را در یک سطر- و به طور جداگانه- تکرار کرده است.

 

ج: تکرار پایانی

1-یک صورت زبانی در پایان چند بیت یا چند سطر، بطور پیاپی- عیناً- تکرار می‌شود. چنین تکراری مانند «ردیف» در شعر کهن عمل می‌کند.

«با تو دیشب تا کجا «رفتم»

تا خدا و آنسوی صحرای خدا «رفتم»» (همان، از این اوستا: 195).

شاعر در این شعر، صورت زبانی «رفتم» را-همچون ردیف- در پایان دو سطر پیاپی- عیناً- تکرارکرده است.

«مگر دیگر فروغ ایزدی آذر مقدس «نیست»؟

مگر آن هفت انوشه خوابشان بس «نیست»؟

زمین گندید، آیا بر فراز آسمان کس «نیست»؟»

(اخوان ثالث، از این اوستا، 1379: 179).

در این شعر هم صورت زبانی «نیست» مانند ردیف در پایان سطرهای متوالی –عیناً- تکرار شده است.

2- یک صورت زبانی در پایان چند بیت یا سطر، با فاصله از یکدیگر- عیناً- تکرار می‌شود و به گونه‌ای نقش ردیف نیز می‌یابد.

«این درختان عقیم ریشه تان در خاک‌های هرزگی مستور،

یک جوانه ارجمند از هیچ جاتان رست «نتواند».

ای گروهی برگ چرکین تار چرکین پود،

یادگار خشکسالی‌های گردآلود،

هیچ بارانی شما را شست «نتواند»» (همان، از این اوستا: 192).

چنانکه دیدیم، اخوان صورت زبانی «نتواند» رادر پایان دو سطر- با فاصله از یکدیگر- عیناً تکرار کرده است.

 

«راستی آن را چه حالی «بود»

دوش یا دی پار یا پیرار

راست بود آن رستم دستان

یا که سایه دوک زالی «بود»؟» (همان: 162).

در این شعر هم، صورت زبانی «بود» – مانند ردیف- در پایان سطرهای نخست و چهارم شعر بالا عیناً تکرار شده است.

 

تکرار آغازین و پایانی

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 09:09:00 ق.ظ ]