عوامل فرزندخواندگی در ملل دیگر
عواملی که موجب پذیرفتن دیگری به فرزندی میشود دراجتماعات و اقوام مختلف، گوناگون است. برخی از اقوام بر اثر عقاید و احکام خاص مذهبی، در برخی از اقوام و قبایل به علت برقرار ساختن صلح، تحکیم مبانی دوستی میان دوقبیله فرزندان یکدیگر را فرزندخوانده خود می‌سازند. چنانکه در میان قبایل آندامان ساکنین جزایر بین شبه جزیره مالاکا و سیلان، معمول میباشد. عوامل اقتصادی و عاطفی، نداشتن فرزند و عاملهای دیگر نیز در اقوام مختلف در موارد گوناگون (نوری ۱۳۵۷: 635). در ژاپن : سبب فرزندخواندگی میشود  اگر خانواد ه ای فقط صاحب اولاد اناث بود پدر برای حفظ نام و میراث خود پسری را به فرزندی برمی‌گزید و دختران ازبردن ارث محروم بودند (دورانت  ۱۳۷۶، 362).

2-2-5-فرزندخواندگی در مسیحیت
در فرهنگ مسیحیت و حقوق قدیم اروپا، خانواده منحصراًبر اساس ازدواج استوار بود. کلیسا رابطه فردرا تنها بر پایه یک ازدواج مشروع به رسمیت میشناخت.بنابراین فرزندخواندگی در حقوق مذهبی و حقوق قدیم اساساً امری اشتباه و ناپسندبود. (مبین،۱۳۸۴: 33)اما در احوال شخصیه مذاهب مسیحی در قسمت ارث آمده که فرزندخوانده و اولاد فرزندخوانده از جمله وراث متوفی یا غایب مفقودالاثر محسوب می‌شوند، مشروط بر اینکه در حین فوت حقیقی یا فرضی موروث در قید حیات باشند. در قواعد و عادات ارامنه کاتولیک تهران آمده که

 

شخصی که مایل است فرزندی را به عنوان ولدخوانده بپذیرد باید بالغ باشد و بزرگ تر از ولد خوانده هم باشد. اگر شخصی بخواهد ولد خوانده قبول کند و دارای زن هم باشد میتواند با موافقت زن خود ولد خوانده را بپذیرد. در صورت که ولد خوانده دختر باشد شخصی که او را گرفته نه خود بعد از فوت عیالش نه پسرش، با آن دختر نمیتواند ازدواج کند و نیز اگر ولد خوانده پسر باشد نه عیال بعد از فوت شوهرش نه دخترش با آن پسر نمی‌تواند ازدواج کند.

2-2-6- فرزندخواندگی در اسلام
اساس تلاش اسلام و پیغمبر(ص ) بر شکستن بتهای نفس و نابود کردن بسیاری از معیارهای غلط دوران جاهلیت و جایگزین کردن ارز شهای واقعی و کرامت های نفسانی بر مفاخر واهی قبیله ای و عشیره ای و برتری دادن تقوا بر قدرت مادی و ظاهری و استقرار عدالت و ریشه کن کردن اختلاف طبقاتی استوار بود و برای نیل به این اهداف، پیغمبر(ص) طرق مختلفی را می‌پیمود و از ابزار متفاوتی استفاده میکرد. زید بن شراحیل کلبی از قبیله بنی عبدود به روایتی برده و اسیری بود که شخصی به نام حکیم بن حزام از بازار عکاظ خریداری و در مکه به خدیجه همسر پیغمبر(ص) فروخت و خدیجه، زید را به همسر خود بخشیده بود که بعد از مدتی این غلام آزاد شد 

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1398-07-14] [ 04:09:00 ق.ظ ]